📌سیره سیاسی امام باقر علیه السلام 📃سیرة سیاسی امام باقر(ع) شاگردان نستوهی را می‌پروراند که در عصر خَفَقان و فرصتِ دالانِ انتقالِ سلطنت از غاصب اموی به غاصب عباسی، پیام بلیغ آن حضرت را به صورت‌های گوناگون (صریح یا کنایه) اعلام دارند تا هم سُنّتِ حَسنة مبارزه با طغیان به نسیان سپرده نشود و هم هلاکت هالکان همانند سلامت سالکان، برابر بیّنه باشد: ﴿لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَى مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ﴾. ◽️برخی به عبدالملک‌بن‌مروان، معاصر حضرت امام باقر(ع) گفتند حکومتی که در اختیار گرفتید آیا به استناد نصّ خدا و پیامبر اوست، گفت نه، پرسید آیا امّت بر حکومت شما اجماع کرده‌اند و به حاکم بودن شما راضی شدند، جواب داد نه، سؤال کرد آیا از طرف تو بیعتی در گردن آنها بود و وفا نموده‌اند، پاسخ داد نه، استفسار کرد آیا اهل شورا تو را برگزیدند، اعتراف کرد نه، آن‌گاه گفت جز این است که تو با قهر و زور وادارشان کردی که امر تو را پذیرا باشند و اموال بیت‌المال را به خودت اختصاص دادی، اقرار کرد آری. ▫️سپس گفت به چه سبب به لقب امیرالمؤمنین نامیده شدی در حالی که نه خداوند و نه به دستور او پیامبر و نه طبقِ رهنمود وی امّت اسلامی تو را امیر نکردند، عبدالملک تهدید کرد و گفت از مرز و بوم من خارج شو وگرنه تو را می‌کُشم، آن شخص گفت این ارعاب، پاسخ اهل عدل و انصاف نیست و آن‌گاه بیرون رفت. 🔻🔻🔻 🔳در انتشار آموزه های ناب اسلامی بدون لینک یا با لینک تلاش کنیم. @rahighemakhtoom