55 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها ✳️ ← عدم دقت در کاربرد قرآنی بررسی کاربردهای قرآنی واژه‌ها اهمیت فراوان دارد. گاهی واژه‌ها در کاربرد قرآنی، دارای معنای دیگر یا معنای محدودتر و یا گسترده‌تر از معنای اصلی است‌ یا واژه‌ای که چندین معنا دارد تنها یک معنای آن در قرآن اراده شده و یا واژه‌هایی چند معنا دارند، ولی در هر جایی یکی از آن معانی مراد است. واژه‌های «محصنات»، «امة»، «کتاب» و مانند این‌ها (از واژه‌های مشترک) معانی ویژه‌ای دارند و نباید آن‌ها را در سراسر قرآن به یک معنا دانست، بلکه با توجه به سیاق کلام، معانی مورد نظر روشن می‌شود. [۸۵] [۸۶] [۸۷] ذکر این نکته نیز ضروری است که در شعرهای بازمانده از شاعران عصر نزول و سخنان مردمان آن روزگار، شواهدی بر برخی از واژه‌های قرآنی وجود دارد و می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، گرچه دامنه زیادی ندارد. 📂ناآگاهی از زمینه‌های تاریخی آیات نزول تدریجی قرآن باعث‌ شده تا آیه‌های مربوط به حوادث گوناگون صدر اسلام در زمان مناسب خود، مسلمانان را به خوبی راهنمایی کند و آنان را در برخورد و مواجهه با شرایط گوناگون آماده سازد. اما اکنون که قرن‌ها از آن حوادث می‌گذرد، فهم آیه‌های مربوط به آن‌ها بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی نزول ناممکن می‌نماید، گرچه بیش‌تر زمینه‌های نزول تنها مصداقی از مفهوم کلی آیه‌هاست و در طول تاریخ، هر زمان مصداق‌های تازه‌ای می‌یابد، اما شناخت زمینه‌های اولیه نیز هم‌چنان در فهم آیه مؤثر است. آنچه در این‌جا حایز اهمیت است، بررسی صحیح زمینه‌های یاد شده است که درباره برخی موضوعات قرآنی به طور خاصی مبهم می‌نماید؛ مثلا، زمینه نزول آیه‌های «افک» در سوره نور (آیه ۱۱ به بعد) [۸۸] به گونه‌ای است که پژوهش پیرامون آن به تالیف یک کتاب انجامیده است. [۸۹] ▫️نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت اختصاصی بودن برخی از این زمینه‌هاست؛ یعنی، مصداق آیه همان است که در آن زمان اتفاق افتاده؛ مانند زکات دادن حضرت علی (علیه‌السّلام) که در حال نماز واقع شد و آیه‌ای به دنبال آن فرود آمد و پس از آن مصداق دیگری نخواهد یافت. [۹۰] ◽️پذیرش تمامی روایات زمینه‌های نزول سبب شده است که درباره برخی آیه‌ها چندین زمینه نزول متناقض نقل شود و در نتیجه آیه به معنای اصلی خود فهم نشود. توجه نکردن به هر یک از این موارد نیز نارواست؛ زیرا بدون آن، چگونه می‌توان آیه کریمه «انما النسی‌ء زیادة فی الکفر» [۹۱] و یا «لیس البر بان تاتوا البیوت من ظهورها» [۹۲] را فهمید؟ روی‌گردانی از فهم عقل‌گرایانه [۹۳] (برخی از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی «عقل» را از جمله منابع فهم قرآن دانسته‌اند، ولی توضیحی درباره آن نیاورده‌اند. لازم به ذکر است که موارد کاربرد آن نیز مانند دیگر منابع فراوان نیست، ولی بی‌توجهی به آن هم زیانبار است. [۹۴] [۹۵] برخی دیگر از قرآن‌پژوهان «عقل» را منبعی مستقل ندانسته، بلکه متمم منابع دیگر، به ویژه منبع لغوی، به شمار آورده‌اند.) 📝یکی از منابعی که می‌تواند در فهم آیه‌های قرآن به کار آید مسائل قطعی عقلی است؛ مواردی که عقل به‌طور قطعی حکمی دارد و کسی در بدیهی بودن یا منتهی به بدیهی بودن آن تردیدی ندارد ملاک فهم قرار می‌گیرد و حتی گاهی با استناد به آن، مراد جدی خداوند از آیه را غیر از مراد استعمالی آن می‌دانیم؛ و از ظاهر آیه دست‌بر می‌داریم؛ مانند آیه‌هایی‌ که در ظاهر، ممکن است‌ بر جسمانی بودن ذات خدای متعال دلالت کند؛ مثلا، «وجوه یومئذ ناضرة الی ربها ناظرة» [۹۶] یا «و جاء ربک و الملک صفا صفا» [۹۷] بی‌توجهی به این منبع فهم موجب فهم نادرست از برخی آیه‌ها - مانند آیه‌های مزبور - می‌شود و چنان‌که پیش‌تر گفته شد، در میان مذاهب اسلامی بسیاری بدان دچار شده‌اند. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom