برشی از کتاب گرانسنگ (40) 🔅🔅🔅 ✅ آیه 1 - الم 📈 تفسير ◽ آراى مفسران (درباره حروف مقطعه قرآن) ☑ ادامه راى پنجم ▫ همه آيات الهى اسماى تكوينى اوست ؛ هر موجودى كه آيه حق است سمه و علامت اوست. پس امور عينى و مقامهاى تكوينى اسماى حقيقى خداست. ▫ با تاملى بيشتر بايد گفت: اسمهاى لفظى اسم اسم الاسم است ؛ زيرا اسمهاى لفظى به طور مستقيم اسم و سمه (علامت) امور عينى نيست، بلكه نامهاى لفظى سمه معانى ذهنى است كه با علم حصولى ادراك مى شود و معانى ذهنى حصولى اسم و سمه امور عينى، و امور عينى و مقامهاى تكوينى سمه حقيقى خداى سبحان است و همان طور كه كلام خدا همان فعل اوست: ▫ و انما كلامه سبحانه فعل منه، (112) اسم حقيقى او نيز امور و اعيان تكوينى است، نه امور اعتبارى. در نتيجه بايد گفت: در جهان عينى تنها از اسم حقيقى اثر تكوينى و عينى بروز مى كند، نه از اسم الاسم كه مفهوم حصولى ذهنى است و نه از اسم اسم الاسم كه كلمه لفظى است. ▫ مقامهاى معنوى كه نصيب احدى از عالمان ربانى مانند سيد بن طاووس، ابن فهد حلى و سيد بحر العلوم شده، كارساز است، نه الفاظ و مفاهيمى كه عمر انسانهاى عادى با آنها مى گذرد و از آن طرفى نمى بندند. امام مجتبى (عليه السلام) فرمودند: كسى كه در قلبش جز رضاى حق خطور نكرد، مستجاب الدعوه است و من ضامن آن هستم: و انا الضامن لمن لم يهجس فى قلبه الا الرضا ان يدعو الله فيستجاب له . (113) ▫ بررسى موارد استجابت و عدم استجابت دعا از يك سو، و ارزيابى نصوص ‍ وارد، درباره شرايط استجابت نيايش و موانع آن، مانند اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعاء(114) از سوى ديگر نتيجه مى دهد كه تاثير ادعيه، راجع به الفاظ اعتبارى يا مفاهيم ذهنى آنها نيست، بلكه با تحقق معانى آنها در نفس دعا كننده نصاب قبول به تماميت مى رسد و فيض از مبدا فاعلى دريافت مى شود. البته الفاظ و مفاهيم ذهنى آنها زمينه حصول استعداد را فراهم مى كند. ============================ 112- نهج البلاغه ، خطبه 186، بند 17 113- بحار، ج 43، ص 351 114- مفاتيح الجنان ، دعاى كميل . 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom