نکته تفسیری صفحه ۵۹۷:
تا 5(سوره ی علق). آغاز وحی:
در شب بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل، در حالی که پیامبر صلوات الله علیه در غار حرا به عبادت مشغول بود، پیک وحی یعنی جبرائیل امین از سوی خدا بر پیامبر(ص) فرود آمد و پنج آیه ی ابتدایی سوره ی علق را بر آن حضـرت نازل کرد، و بدین ترتیب، مأموریت جهانی پیامبر صلوات الله علیه آغاز شد؛ مأموریتی برای مبارزه با هر گونه شرک و بت پرستی و ظلم و ستم؛ مأموریتی برای رشد انسانها و راهنمایی آنان به سوی سعادت حقیقیشان. این آیات به پیامبر صلوات الله علیه فرمان داد که خواندن وحی الهی را در حالی آغاز کند که با نام و یاد خدا همراه باشد؛ خدایی که جهانیان را آفریده و انسان را از لخته ای خون پدید آورده است؛ خدایی که بزرگوار و سخاوتمند است و در میان انسانها، قلم را قرار داده و به وسیله ی آن، علم و دانش را به آنان آموخته است؛ مطالبی که انسانها از آن خبر نداشتند و جز به لطف الهی نمی توانستند از آن آگاه شوند. البته در مورد جزئیات نخستین وحی الهی بر پیامبر صلوات الله علیه ، مطالبی نقل شده که مقبول نیست؛ مانند اینکه گفته اند «پیامبر(ص) پس از نزول این آیات، به شدّت پریشان شد و حتّی شک کرد که آنچه بر او نازل شده، از سوی خدا بوده یا نه. پس ماجرا را برای همسر گرامی اش خدیجه… بیان کرد. او نیز نزد عموزاده اش «ورقة بن نوفل» ـ که فردی مسیحی و آگاه از کتابهای آسمانی بود ـ رفت و ماجرا را برای او بازگو کرد. ورقه نیز پس از شنیدن سخنان خدیجه، به او دلداری داد که ویژگی های همسرش در کتابهای آسمانی آمده و او پیامبریست که عیسی علیه السلام نویدش را داده است. بدین ترتیب، پیامبر صلوات الله علیه از نگرانی و اضطراب بیرون آمد.»!
به راستی آیا پیامبری که برای هدایت تمام جهانیان مبعوث شده و قرار است قافله ی بشریت را به سرمنزل مقصود برساند، باید حقّانیّت خود را از فردی مسیحی دریافت کند؟ آیا امکان دارد کسی که پیامهای خدا را به مردم می رساند، در نبوّت خود شک داشته باشد؟ آیا ممکن است پیامبر تفاوت وحی و غیرِ وحی را نفهمد؟ به هیچوجه. در قرآن کریم بارها چنین آمده که آن حضرت دلیل روشنی بر نبّوت خود دارد و با بصیرت و بینایی کامل به راه خود ادامه می دهد. در روایات اهلبیت علیهم السلام نیز آمده است که پیامبر وحی را با یقین کامل دریافت می کرد.[1] از این فراتر، در روایتی از امیر مؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که آن حضرت نیز نور وحی را می دید و بوی خوش نبوت را می شنید؛ و به فرموده ی پیامبر، آنچه را که آن حضرت می دید، مشاهده می کرد، و آنچه را که آن حضـرت می شنید، می شنید؛ ولی او پیامبر نبود و بر او وحی نمی شد؛ بلکه جانشین پیامبر بود[2].
آری، حرکت اسلام، با نام و یاد خدای بزرگ و با توجّه دادن بندگان به علم و قدرت بیپایان او و با تشویق به دانش اندوزی و علم آموزی آغاز شد. پیامبر در میان مردمی مبعوث شد که جهل و نادانی آنان در تاریخ مشهور و معروف است؛ امّا نخستین آیات نازلشده بدو، سخن از «خواندن»، «علم» و «قلم» می گوید، و این نشان دهنده ی اهمیتی است که دین اسلام به علم و دانش می دهد؛ چرا که منشأ همه ی بدبختی های انسان، جهل و نادانیست و برای ورود به مسیر نورانی هدایت، باید ابتدا پرده های جهل را کنار زد. بنابراین شایسته است که امت مسلمان همواره در میدان علم و دانش حقیقی، پیشرو باشد و گوی سبقت را از دیگران برباید.
[1] - در نگارش این متن از تفاسیر نمونه و المیزان (بحث روایتی)، ذیل آیات مورد بحث استفاده شده است.
[2] - ر.ک به نهج البلاغه، خطبة192، فراز پایانی خطبه(فضل الوحی)
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) صلوات♥️
اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــدٍ وآلِ مُحَمَّد
وَعَجِّل فرجهم🌸
💖 واحد خانواده جنبش فرهنگی تربیتی رحیل (رشد) 👇
@rahil_roshd
💖 جنبش فرهنگی تربیتی رحیل👇
@jonbeshrahil