این روزها حالم دگرگون است! ☺️ «تو» حالا حدودا شش هفته ست که درونم زندگی را آغاز کرده ای! 😍 شاید به اندا‌زه‌ی یک دانه گندم باشی و بیشتر از یک گرم وزن نداشته باشی، اما تمام وجود مرا تسخیر کرده ای و سنگین ترین مسئولیت را برایم به ارمغان آورده ای! 🤩 «مـــــــــادر» شدن حس عجیبی ست! 🧕 و چقدر زود مرا عاشق تو کرده! 😍 حتی وقتی صبحم را با دگرگون حالی آغاز می کنم😫 و هنوز بیدار نشده رنج های بارداری به سراغم می‌آیند، 😖حتی میان تهوع های صبحگاهی🤢 که حس میکنم تمام زندگیم مقابل چشمانم آمده،😵‍💫 باز لب به شکرگزاری می گشایم برای آمدنت و دعا میکنم برای سلامتیت! 🤲 نور چشمم🤩، چقدر روزهای شیرینی ست این روزهای آغازین بارداریم!😋 با تمام سختی ها و با تمام ناخوش احوالی هایش! 😮‍💨 ✨حالا به یمن وجودت؛من نه تنها «مـــــادر»، شده ام که حالا، حس«مجاهدی» را دارم که در خط مقدم جبهه پا نهاده و عاشقانه برای آرمان‌هایش می جنگد... ✌️ او برای آرمان‌هایش جان می‌دهد و من برای آرمان‌هایم جانی را درونم می‌پرورانم... 😊 🌟به امید روزهای ظهور...🥺 به امید پوشاندن لباس سربازی سپاه ظهور بر جسم رعنایت، 😍 👈تمام این رنج ها را _که تازه آغاز شده_به جان میخرم و تو را در جان می‌پرورانم... 🤗 «عزیز مادر،سرباز کوچک ظهور! چقدر دوستت دارم...» 🥲 ✍آينــــــــــﮫ