. . همه را با کرمت مست گدایی کردی عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی لطف تو آمد و دلهای ولایی را برد کرمت آبروی حاتم طایی را برد آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است هر کجا اسم شما هست گدایی باب است دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی تو در اوجی و به پایین نظرها داری تو عزیزی و به مسکین نظرها داری به همه از کرم و لطف شما خیر رسید کرمت هم به محبان تو هم غیر رسید سفره انداختی و اینهمه مهمان داری تو خودت معجره ای ، آیه قرآن داری یک جهان عبد و گداهای پریشان داری فکر کردم نکند ملک سلیمان داری! مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری است نه نگفتی به کسی ، دست عطایت جاری است چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟ چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟ چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟ هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز به جهانی همه دم لطف و عطای تو رسید چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟ اسم تان آمد و گلهای زمین وا شده اند پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند ای که در طایفه جود کریمت خواندند مثل بسم الله رحمن رحیمت خواندند پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید باز انعام رساندید و بفرما گفتید سر این سفره به والله نشستن دارد روی ارباب خداییش که دیدن دارد پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد ای کریم از تو ما هر چه بگویید رسید دل من از تو به سر منشاءتوحید رسید https://eitaa.com/rahpooyanvesal313