💠 عبرت های عاشورا و شاخصه های فکری آن 1ـ استكبار فكرى: ✍️ ايـن بيمارى زيانبار، كه بيماران خويش را وادار به هر جنايتى مى کند، از دير باز قربانى هايى بـسـيـار گـرفـتـه است. همه سران جبهه كفر به جنون فكرى خود برتربينى دچار بوده اند و نمونه آشكار آن فرعون است كه مى گفت: اَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلى، نازعات/23 من پروردگارِ برترينِ شمايم. ✅ سـران بنى اميه نيز بدين جنون دچار بوده اند و هرگز به خداى واحد ايمان نياوردند و تظاهر آنـان بـه بـرخـى آداب اسـلامـى خدعه اى بيش نبوده و دين را ابزار تحكيم حكومت خويش ساخته اند؛ مثلاً يزيد خود را نماينده خدا و سلطنت را هديه اى از سوى او مى دانست. چنان كه نقل است او براى توجيح جنايات خود، اين آيه را بر زبان مى رانده است: قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ، آل عمران/26 بگو: بارخدايا! تويى كه فرمانروايى ! هر آن كس را كه خواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كس خواهى فرمان روايى را باز ستانى. ✅ با اين كه حكومت اموى هيچ اعتقادى به خدا نداشت، ولی جنايت هاى خود را به عهده خدا مى نهاد؛ چنانچه پس از آن كه اهل بيت امام حسين (ع) را به مجلس عبيداللّه آوردند، آن نابخرد نـگـاهـى بـه امـام سـجّاد(ع)كرد و گفت: (اين كيست ؟) گفتند: (على بن الحسين است.) گفت: (مگر عـلى بـن الحـسـيـن را خداوند در كربلا نكشت ؟!) امام سجّاد (ع) پاسخ داد: (من برادرى داشتم كه نـامـش عـلى بـن الحـسـيـن بـود و مـزدوران تـو او را كـشتند.) عبيد اللّه گفت: (خدا او را كشت.) 📚 تاريخ طبرى، ج 5، ص 433. ‌•┈┈••✾••┈┈• ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄ 🆔@rahrovanehvelayat ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄