✍مادر‌ شهید خاطره‌ای‌از‌فرزندش ‌تعريف ‌می‌كند : 🌹وقتی همسايه‌های پيرمان را می‌ديدم كه مدام امير را دعا مي‌كردند، تعجب مي‌كردم، اما مي‌دانستم كه كارشان بی‌دليل نيست... ! 🌼همسايه‌ها مےگفتند كه محال است امير كيسه‌هاي خريد را در دست ما ببيند و تا خانه آنها را برای‌ِمان نياورد ... ❤️خودش می‌گفت كه من وظيفه‌ام را انجام می‌دهم... 🌷خبرشهادتش‌كه‌درمَحلہ‌پخش‌شد ؛ همه پيرزن‌هاوپيرمرد‌های‌ِمحله‌مان‌برایِ تشيــــــيـ؏آمده‌بودندواشك‌مےريختند . 🕊 🌹شادی روحش صلوات🌹