با سلام؛ نظر بنده در پاسخ به یکی از مخاطبین در مورد اظهارت افرادی مانند جناب تاجزاده. 👇
سلام؛ البته من برای این که بتوانم تحلیل و قضاوت بهتری داشته باشم، مطالب و اظهارت افرادی مانند تاجزاده و سایر مخالفین را می بینم و می خوانم، اما لزوما با حرفهای این افراد موافق نیستم.
البته گاهی برخی نکات قابل تأمل در حرفهایشان هست، اما معمولا مسیر و تحلیل هایشان کاملا غلط و انحرافی است.
اکثر اینها الان دنبال یک کشور سکولار هستند و برای دستیابی به این هدف سعی می کنند تا با توسل به اهرمهایی که در اختیار دارند و با سنگ اندازی و ایجاد اختلال و انحراف در مسیر انقلاب و نیز با نسبت دادن اتهامات واهی و بعضا راست و دروغ به روحانیت، همه آنها را یکجا زیر سوال ببرند و اصل نظام اسلامی را ناکارآمد جلوه بدهند.
اصولاٌ بسیاری از کسانی که احساسی (نه عقلی و دلی) وارد گود انقلاب شدند، بعداٌ به شدت دچار افراط تفریط شده و حالا از این طرف پشت بام افتاده اند.
روحانی که زمانی در ابتدای انقلاب گفته بود باید در کلاسهای دانشگاه بین دخترها و پسرها دیوار بکشند، ارتش را منحل کنند و با ضدانقلاب به شدت برخورد و آنها را در مصلی های نماز جمعه و در ملأ عام اعدام کنند، اکبر گنجی معروف به اکبر پونز که پونز در پیشانی بدحجابها فرو می کرد، میرحسین موسوی با اظهارات و مقالات جنجالی اش در روزنامه جمهوری اسلامی، نصیری سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، رمضانزاده، بهزاد نبوی، حجاریان و حتی کسانی مانند مخملباف با فیلمهای بسیار انقلابی و اعتقادی، از جمله کسانی هستند که با چرخش 180 درجه در مسیر انحرافی قرار گرفته اند و حالا در مقابل انقلاب اسلامی ایستاده اند.
اما نکته جالب در مور این افراد این است که اکتریت مطلق اینها قبل از انقلاب حتی از داشتن یک خانه کوچک شخصی هم محروم بودند، اما الان کسی مانند حجاریان علاوه بر چندین شرکت اقتصادی، دهها مدرسه غیرانتفاعی را در اختیار دارد.
به نظر من اگرچه رفتار و عملکرد هیچکدام از مسئولین وابسته به دو جبهه اصولگرا و اصلاح طلب در حد مطلوب و موردانتظار نبوده و نیست و اگر چه هرکدام کم یا زیاد دستاوردهایی را داشته اند، اما مقایسه وضعیت اعضای اصلی آنها نشان می دهد که تعداد ثروتمندان نوظهور در طیف اصلاح طلب به مراتب بیشتر از طیف اصولگراست که این خود دهها پیام دارد.
رانتخواری، اختلاس و سوءاستفاده از موقعیت و همچنین تأثیر تبعیت از هوای نفس و گرفتار شدن آنها به مسائل مادی و دنیوی تنها بخشی از این پیام ها در مورد رفتار و عملکرد افرادی است که حالا در ظاهر سنگ دلسوزی برای ملت و مملکت را به سینه می زنند.
در واقع همانگونه که در آیات و روایات آمده است، اثر وضعی ثروت اندوزی به خصوص لقمه های حرام (البته در مورد همه آنها مصداق ندارد و برخی از آنها واقعاٌ دلسوزانه و خیرخواهانه عمل کرده اند) سبب شده تا اینک این گروه در پی کشف حجاب، جلوگیری از ضابطه مندسازی فضای مجازی و حتی آزادی همجنسگرایی و یا رابطه با سلطه گران و بنیانگذاران ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی یعنی کشورهای غربی و تسلیم شدن در برابر ظلم و زورگویی های آنها باشند.
هم اکنون همین طیف به کاسه داغتر از آش تبدیل شده و با ترکیب راست و دروغ و با طرح شعارهای فریبنده صنفی و قشری و بعضاٌ شایعات ابهام آفرین، تلاش می کنند تا جماعت ناآگاه را با خود همراه کنند.
همانطور که گفتم من ضمن ارج نهادن به دستاوردهای مثبت مسئولین وابسته به هر دو جناح، معتقدم هر دو به شدت کم کاری کرده اند.
اما شما خودتان وضعیت مالی و اخلاقی سردمداران وابسته به هر دو طیف (به خصوص طیف اصلاح طلب که از ابتدای انقلاب بیشتر دولتها را در اختیار داشته) را با هم مقایسه کنید تا حساب کار دستتان بیاید.
همه اینها بیانگر فاصله گرفتن آنها از اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی و سیره و رفتار امامین انقلاب و شهدای عزیزی است که ارزشمندترین دارایی خود، یعنی جان ارزشمندشان را فدای حفظ آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی کردند.
پاینده باشید
هدایتی