مظفری: 📍 چرا اکانت یک جاسوس که کوشیده "مشاور" به نظر برسد یک شبه به صفحه ی هواداری از روحانی و ظریف تبدیل شد؟ 🔸 ایده‌ی ام آی سیکس برای استفاده از اَبَرجاسوس دو میلیون یورویی حتی پس از لو رفتن... 🔸 همه چیز درباره دیکته ی اطلاعاتی ام آی سیکس که زیر چراغ ایران نوشته میشد. ۱۴۰۱/۱۰/۲۴ 🔺 چند سال پیش زمانی که علی دایی به عنوان سرمربی سایپا در یک هتل در رشت حضور داشت به همراه برادرانش توجهش به امیرحسام شجاعی یکی از بازیگران ایرانی جلب می‌شود. علی دایی که نمیدانسته او یک بازیگر است (طبق ادعای شجاعی) به همراه برادرانش به ضرب و شتم او می‌پردازد. ظاهرا دایی تصور میکرده که او یک خبرنگار است و او حرف های کادر فنی را شنیده و ممکن است حالا نقشه ی تیم افشا شده و تیم حریف به آنچه در ذهن علی دایی بوده پی برده باشد... ماجرای دقیقا مشابه همین بوده است. او می‌کوشیده تا در یک بازی حیثیتی، به طرف مقابل کمک کند که بفهمد ایران چه در ذهن دارد تا بتواند نقشه راه ایران را پیش بینی کند و با آن مقابله کرده و این کشور را شکست دهد... یک نکته درباره علیرضا اکبری بسیار مهم است. او برای آنکه بتواند در حوزه مشاوره نفوذِ کلامِ خوبی بر روی کسانی که به او اعتماد دارند داشته باشد میکوشیده تا تعصبِ جناحی خود را تا حدود زیادی پنهان کند. این ماجرا هم علتش واضح است. انگلیس از شما میخواهد در قالب یک تحلیلگر بر روی من اثر بگذارید. من در مورد الف و ب و جیم به شما اعتماد میکنم. اما در مورد "دال" میگویم: این بابا چون تعصبات سیاسی دارد چنین میگوید.... (در نتیجه تحلیلِ شما از اعتبار می افتد) 🔺 علیرضا اکبری بسیار تلاش میکرده در ظاهر با احتیاط عمل کرده و رنگ و بوی تعصب بر روی جریان غربگرا در رفتارش دیده نشود. زمانی که انگلیس به یقین میرسد که اکبری لو رفته، ام آی سیکس یک نقشه راه جدید برای او تعریف میکند. علیرضا اکبری در این مرحله دیکته ای به دستور انگلیس می‌نویسد که از ابتدا تا انتها زیرِ چراغِ روشنِ سرویس اطلاعاتی ایران نوشته شده بوده است. ماجرا از این قرار بوده که رابط اکبری در سرویس اطلاعاتی انگلیس به او میگوید: ایران به شما حساس شده و احتمال برخورد با شما وجود دارد. در این مرحله بهترین راهکار این است که شما صفحه ی خود را به شکلی علنی و رسمی به اکانتِ هواداری از جواد ظریف، حسن روحانی، شمخانی و دیگر چهره‌های اصلاح طلب و اعتدال گرا تبدیل کنید تا به محض بازداشت ما بتوانیم با استودیوهایی که در لندن داریم بگوییم که بازداشت علیرضا اکبری به دلیل جاسوسی وی نبوده است. یک جناح سیاسی در ایران قصد داشته از حسن روحانی و اصلاح طلبان انتقام بگیرد و نتوانسته و حالا دارد این انتقام را از علیرضا اکبری می‌گیرد تا بتواند از طرف دیگر در بلند مدت به همین بهانه جریان غربگرا را زیر ضربه برده و تخریب کند... 🔺 پس از هماهنگی سرویس اطلاعاتی انگلیس با اَبَرجاسوس، به یکباره اکانت شخصی او در شبکه های اجتماعی که به شدت تلاش میکرده در قامت یک کارشناس، ژستی غیرِ متعصب به خود بگیرد تغییر ریل میدهد. به طوری که او ارسال پست هایی با عنوان: درود بر جواد ظریف، احسنت بر اسحاق جهانگیری، بهترین سرمایه نظام شمخانی است، بدترین روحانی از بهترین منتقدانش بهتر است و ... را در دستور کار قرار میدهد. این سناریو قرار بوده که به اینجا ختم شود که اولاً در افکار عمومی بگویند خبری از بازداشت یک جاسوس نیست و هدف تخریب غربگرایان بوده است. از طرف دیگر در بدنه ی هوادارِ اصلاح طلبان و اعتدال گرایان از طریقِ این فریب رسانه ای یک تعصب بر روی جاسوس به وجود بیاورد تا خودشان ابزاری برای دفاع از مهره ی خائن شوند... بخش کثیف ماجرا اینجاست که انگلیس در همین سناریو هم به دنبال رها کردن یا نجات دادن جاسوس نبوده است، بلکه با خودش تصور کرده حالا که جاسوس لو رفته بهتر است با دیگر ابزار خود یعنی "استودیوهای مستقر در لندن" از ظرفیت به وجود آمده برای جناحی نشان دادن ماجرا و به چالش کشیدن حکومت استفاده کند... 🔺 در واقع جاسوسی که ظاهرا برای این بازی بیش از دو میلیون یورو دریافت کرده بود تا ابزاری برای ضربه زدن به کشورش باشد، پس از لو رفتن هم همچنان ابزاری از سوی انگلیس بوده تا به چالش کشیده شدن ایران در بستر رسانه ای دنبال شود... دشمنان ایران این روزها به شدت از بابت اینکه عواملشان از سرنوشت علیرضا اکبری ترسیده باشند دلواپس هستند. این اَبَر جاسوس اما تنها گزینه نیست، مهره‌های دیگری هم هستند که انگلیس در این مرحله تصورِ لو رفتن آنها و حتی در مواردی تصورِ اینکه در بازداشت باشند را هم ندارد. به یاری خدا به زودی دشمنان ایران از حقایقی که خواهند شنید شوکه خواهند شد...