✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت 🌷 عقل و جهل (27) س: سابقاً شخصي از شما پرسيد «مي خواهم وارد تفسير شوم» و شما از ايشان پرسیدید: «آیا فلسفه خوانده اي؟ آیا اسفار خوانده اي؟» و او جواب داد: «نه.» شما فرمودید: «کمی بخوان و بعد وارد تفسير شو.» آیا مگر مؤثر است؟ ج: اگر کمی بخواني، فهمَت زيادتر مي شود؛ منتهي بايد جلوگيري كرد که فهم، زياد در خط فلسفه نرود. آن وقت آيات را هم فلسفي تفسير مي كند. اين جور نباشد. خود ذهن وقتي قوي شد، خوب است. س: اين تقويت ذهن که منحصر در فلسفه نيست؛ ممكن است با رياضي هم بشود؟ ج: نه؛ معمولاً اين جور است. رياضيات هم خيلي كمك مي كند. مسائل هندسي هم كمك مي كند. س: آیا مي تواند جاي آن را بگيرد كه كلاً از فلسفه بي نياز شود؟ ج: فرق آن ها با فلسفه اين است كه فلسفه، متن هم دارد، اما آن ها متن ندارند که درباره ی خدا حرف بزند یا درباره ی قيامت حرف بزند. فلسفه متن دارد، ولی آن ها متن را ندارند و فقط استقامت ذهني را بيشتر مي كنند. س: اگر بنا باشد هدف فلسفه صرفاً تقويت ذهن باشد، پس آیا وقتی درباره ی خدا و قيامت بحث مي کند و گاهي اين ها تبديل به اعتقادات شخص مي شود، يك آفت حساب نمي شود؟ ج: اگر فلسفه با اعتقادات مخالفت كند، آفت است. هر جا فلسفه با مسائل ديني برخورد كرد، بايد روی آن خط قرمز كشيد. به طور كلي فلسفه حق ندارد وارد دائره ی دين شود. دين تكويني نيست. مسائل اعتباري است. فلسفه در تكوينيات است. علم به احوال موجودات عَلي ما هي عليها است. دين جزء موجودات علي ما هي عليها نيست. اعتباري است و اعتبارش در دست شارع است. گاهي نسخ مي كند و می گوید: «نه؛ عمل نكنيد» و گاهي آن را كم مي كند. فلسفه نباید به اينجا بيايد. از آن موقعي كه وارد شد، مشكل ايجاد شد. 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت ادامه دارد ...