بسم الله الرحمن الرحیم در روایات متعددی بر گریزناپذیری خروج دجّال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزمان یا نشانه‌های قیامت، تأکید شده است. از جمله در روایتی که امیر مومنان علی علیه‌الصلاةوالسلام از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند، می‌خوانیم: «عَشْرٌ قَبْلَ السّاعَةِ لابُدَّ مِنها: السُّفْیانِی وَ الدَّجّالُ و...» «پیش از ساعت، ۱۰ رویداد گریزناپذیر است: سفیانی، دجّال و...» الغیبة (طوسی)، صفحه ۴۳۶، حدیث ۴۲۶؛ بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۰۹، حدیث ۴۸. در برخی روایات، حتمی بودن خروج دجّال به مانند حتمی بودن ظهور امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. از آن جمله می‌توان به روایت نبوی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم زیر اشاره کرد: «مَنْ أَنْکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیُّ فَقَدْ کَفَرَ بِما أُنْزِلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ مَنْ أَنْکَرَ نُزُولَ عِیسَی فَقَدْ کَفَرَ وَ مَنَ أَنْکَرَ خُرُوجَ الدَّجّالَ فَقَدْ کَفَرَ.» «هر کس خروج مهدی سلام‌الله‌علیه را منکر شود به آنچه بر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السلام را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است.» فرائد السمطین، جلد ۲، صفحه ۳۳۴، حدیث ۵۸۵. «دجّال» بر وزن فعّال صیغه مبالغه است که در ادبیات عرب برای دلالت بر «زیادی انجام کار» از سوی «فاعل» به کار می‌رود. در کتاب‌های لغت، احتمال‌های متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: ۱) واژه دجّال از «دُجَیل» به معنای «قَطْران» [۱] گرفته شده است. گفتنی است، اعراب در گذشته، بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آنها با ماده سیاه‬ رنگی به نام قطران می‌پوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» می‌گفتند. از آنجا که دجّال نیز چون قطران سراسر زمین را می‌پوشاند، از او با این عنوان یاد می‌شود. ۲) واژه یاد شده از «دَجْل» به معنای «دروغ» و «فریب» مشتق شده و دلیل نام‏گذاری دجّال به این نام این است که او ادّعای پروردگاری می‌کند و این کار از بزرگ‌ترین دروغ‌هاست. ۳) ریشه لغت دجّال، «دَجْل»، به معنای «در نوردیدن» است و از این رو این نام به دجّال اطلاق می‌شود که او بیشتر مناطق جهان را درمی‏نوردد و تحت سلطه خود درمی‌آورد. ۴) دجّال از «تَدجیل» به معنای «پوشاندن» ریشه گرفته است و به این دلیل دجّال را با این نام می‌خوانند که او با کفرش مردم را می‌پوشاند یا زمین را با فراوانی لشکریانش می‌پوشاند یا اینکه حق را با باطل می‌پوشاند. ۵) این واژه از «تَدجیل» گرفته شده که به معنای «زراندود کردن» برای فریب است. بنابر این قول، دلیل نام‏گذاری دجّال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب مردم می‌شود. ۶) لغت دجّال از «دُجال» به معنای «طلا» یا «آب طلا» مشتق شده است، چون دجّال در هر جا که قدم می‌گذارد گنج‌های طلا نیز با او همراه است. ۷) ریشه این لغت «دَجّاله» به معنای «گروه بزرگ همسفران» است و به این دلیل دجّال را به این اسم نام‏گذاری کرده‌اند که او سراسر زمین را با هواداران فراوان خود می‌پوشاند. ۸) این واژه از لغت «دَجال» به معنای «سرگین»، گرفته شده است؛ زیرا دجّال نیز مانند سرگین گسترهٔ زمین را با اعمال خود آلوده می‌کند. [۲] مؤلف لغت‏نامه تاج العروس پس از نقل اقوال یاد شده می‌نویسد: نگارنده همه وجوه محتمل را به خوبی بیان کرد، ولی درست‌ترین و بهترین وجه آن است که گفت: دجّال به معنای بسیار دروغ‌گوست و دروغ او سحر، فریب، تهمت، حق‏پوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد. [۳] گفتنی است، نویسنده کتاب «اعلام قرآن» وجه دیگری برای ریشه کلمه دجّال بیان کرده که قابل تأمّل است. او در‬ این ‏باره می‌نویسد: در نظر نگارنده دجّال کلمه‌ای است مرکّب و الف و لام آن همان الف و لامی است که در نامه‌های دانیال و حزقیال هم وجود دارد و به معنی «خدا» است. جز اوّل آن هرچه باشد به معنی ضدّ و خصم و دشمن است و دور نیست که با «دژ»، «دشمن» و «دشوار» هم‏ریشه باشد. [۴] ___ [۱]. «قطران» ماده رقیق و چسبنده و سیاه رنگی است که با جوشاندن چوب و زغال و مانند آن به دست می‌آید و برای نگهداری چوب از پوسیدگی به کار می‌رود. فرهنگ لاروس، جلد ۲، صفحه ۱۶۴۹. [۲]. رجوع شود به کتب: تاج العروس من جواهر القاموس، جلد ۱۴، صفحه ۲۲۸، ماده «دجل»؛ اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، جلد ۱، صفحه ۳۲۰؛ فخر الدّین الطریحی، مجمع البحرین، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ق.، جلد ۵، صفحه ۳۶۹؛ لغت‌نامه دهخدا، جلد ۷، صفحه ۱۰۴۸۱. [۳]. تاج العروس، جلد ۱۴، صفحه ۲۲۸. [۴]. محمّد خزائلی، اعلام قرآن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۸، صفحه ۴۷۹.