🔹من در یک خانواده اهل به دنیا آمدم. در دوران کودکی چیزهایی زیادی راجع به اسلام از والدینم فرا گرفتم. می دانستم که مسلمان هستم,خداوند و پیامبر(ص) و مناسک دینی را می شناختم..من در کشور اروپایی زندگی می کنم و در دوران ابتدایی آموزش هایی درمورد اسلام داده می شود. 🔸به خاطر دارم  ده ساله بودم که روزی پدرم مشغول تماشای برنامه تلویزیونی درمورد عاشورا از شبکه ای ترکی زبان بود(ما اصالتا اهل ترکیه هستیم).خیلی تعجب کرده بودم و از پدرم سوالاتی درمورد پرسیدم.پدرم نیز در مورد انشقاقی که در اسلام رخ داده و فرقه های شیعه و سنی  وغیره برایم صحبت کرد و درجواب سوال من که پرسیدم “ما متعلق به کدام هستیم؟” جواب داد “اهل تسنن” . ومن احساس کردم از آن روز ماموریتی برای بیشتر فراگرفتن روی دوشم قرار دارد. 🔹درپایان دوره دبیرستان با یک دختر عراقی آشنا شدم. در گفت و گوهایمان من چنان شیفته حرف های او راجع به تشیع می شدم که فقط گوش می دادم و امکان هرگونه مخالفت کردن از من به کلی گرفته می شد. او به من تعدادی کتاب و لینک تعداد ویدئو را داد. فقط برای اینکه به من کمک کند بیشتر یاد بگیرم. اما متاسفانه من روی درس های مدرسه تمرکز کرده بودم و وقتی برای خواندن کتاب ها نداشتم. بالاخره دوسال پیش به خاطر آشنا شدن با بهترین دوستم دوباره توجه من تشیع جلب شد. روزانه ساعت ها با او صحبت می کردم... 🔸سال پیش که درحال فراموش کردن علاقه ام به بودم خوابی دیدم. در خواب من در بین جمعیتی ایستاده بودم و فریاد می زدم” یا الله یا محمد یا علی” و مردم نیز همان را می گفتند... 👈ادامه درسایت رهیافته ولینک زیر rahyafteha.ir/45524/ 🌐 @rahyafte_com