🔹پنجشنبه گذشته (12 اکتبر 2006) به یک مراسم کوچک در محل اقامت همکارم دعوت شده بودم (محسن شبری). این مراسم جهت بزرگداشت محمد عبد المومن، که به نام احمد پاندیت مشهور است، برگزار شده بود. او یک تازه مسلمان با نام قبلی Acharya Sanjay Dwivedi  است. 🔸مساله حائز اهمیت در مورد احمد پاندیت این است که او در زمینه تحصیل کرده است. او به سطح “Acharya” ، بالاترین درجه در تدریس هندوئیسم دست یافت. درجه ای که بالاتر از آن در هندوئیسم وجود ندارد. او در سخنرانی خود اشاره کرد که پس از دریافت این درجه می توانست به ریاست یکی از چهار معبد مهم هندو برسد. . او به سبب آنچه وی را به سوی ترغیب کرد، چیزهای زیادی را در این دنیا از دست داد. وی در سن 15 سالگی به عنوان سرپرست گروه Birla معابد وهمچنین به ریاست انجمن برهمن هند منصوب شد. 🔹چیزی که آغازگر سفر او به سمت حقیقت و اسلام بود،مشاهده تقید به یک دانشجوی مسلمان در مدرسه. دانشجوی مسلمانی به نام عمران، هر روز بعد از ظهر به مدت 20 دقیقه تاخیر داشت و با 20 ضربه تنبیه می شد. 🔸وقتی احمد پاندیت از معلم ها در این مورد پرسید، به او گفته شد: “او یک مسلمان است، به نماز می رود و همیشه دیر می کند، او هرگز  دست از این کار برنمی دارد.” احمد پاندیت با تاسف از او پرسید: “چرا پس از بازگشت از مدرسه با خدای خود راز و نیاز نمی کنی یا حداقل چرا زودتر این کار را انجام نمی دهی؟” 🔹عمران به او پاسخ داد: ” من را ببخش پاندیت، شما خداوند خود را کنترل می کنید... هر طور راحت باشید عبادت می کنید. اما بر اساس اعتقاد ما، این ما هستیم که توسط خداوند کنترل می شویم...اویک بار که به خانه عمران رفته بود، در آنجا پدر عمران را در حال نماز دید... 👈شرح کامل این مطلب در سایت ولینک زیر rahyafteha.ir/67925/