🔹من مثل یک آمریکایی در یک فضای کنترل شده بزرگ شدم. شاید چیزی که بسیاری از شما با آن آشنا باشید نبود، اما خانواده ای بسیار معنوی بودیم. پدربزرگ و مادربزرگم همیشه به من درباره خالق می گفتند و داستان هایی برایم تعریف می کردند. و من با شنیدن این داستان ها بزرگ شدم. 🔸وقتی 10 ساله بودم همه ما کودکان آمریکایی بومی آمریکا را به مدرسه شبانه روزی کاتولیک فرستادند...تنها چیزی که پس از 2 سال درس خواندن در آنجا آموختم این بود: من قطعا یک مسیحی کاتولیک نیستم! 🔹وقتی که بزرگتر شدم مردم از من می پرسیدند که دین تو چیست و من می گفتم: واقعا نمی دانم! ما معنویتی در خودمان داریم، اما نامی برای آن نیافته ام... 🔸بنابراین سعی کردم دین دیگری پیدا کنم. همه چیز را مطالعه کردم. هر مذهبی که می توانستم اطلاعاتی درباره آن پیدا کنم را مطالعه می کردم و سرانجام به این نتیجه رسیدم که هیچ کدام برایم معنایی ندارد... rahyafteha.ir/71883/