🔹زمانی که نوجوان بودم، خیلی به کلیسا می رفتم و آن زمان مادرم مبتلا به بیماری سرطان بود و به خاطر دارم که واقعاً برای بهبود او دعا می کردم ولی هیچ نتیجه ای حاصل نمی شد. بعد از آن، ایمان به خدا در زندگی من کمرنگ شد، چون من کم سن و سال بودم به این فکر می¬کردم که چرا خدا به من کمک نمی کند ؟(مادرم را شفا نمی دهد). من اعتقاد مذهبی نداشتم و با اینکه وارد دوره نوجوانی شده بودم، سراغ هیچ دینی نمی رفتم... 🔶بعد از اینکه با یک مسلمان آمریکایی ملاقات کردم، به همدیگر علاقمند شدیم و من احساس کردم که خداوند (این مرد مسلمان) را در مسیر سرنوشت من قرار داده است. دقیقاً نمی دانم که چه چیزی باعث شد، ولی بعد از این آشنایی به سرعت مسلمان شدم. متأسفانه این زندگی دوام نداشت و برخلاف تعداد زیادی از غیرمسلمانان که فکر می کنند، زنان مسلمان نمی توانند طلاق بگیرند، من مجبور به طلاق و جدایی شدم... 🔻ادامه مطلب درسایت ودر لینک زیر https://rahyafteha.ir/31627/ 🌐 @rahyafte_com