🔷من یک مامور پلیس در شهر دترویت بودم. در بین سال های ۱۹۹۶ الی ۲۰۰۴ در آنجا کار کردم، و در سال ۲۰۰۲ مورد اصابت گلوله قرار گرفتم. من در حین کار مجروح شدم. در آن زمان به بسیار نزدیک شدم و از همان لحظه بود که میدانستم یک شروعی جدید و یک زندگی تازه خواهم داشت.... 🔸این مساله زندگی مرا کاملا تغییر داد و من دیگر از مرگ هراسی ندارم. تنها چیزی که باید ازش بترسیم، خداوند است چرا که هیچوقت از فردایمان خبر نداریم. پس بهتر است همین الان شهادت را بپذیریم و ایمان داشته باشیم چرا که تنها یک خدا وجود دارد و من به این موضوع باور دارم. 🔷پیش از آنکه مسلمان شوم، هیچگاه دیدگاه قوی نسبت به مسلمانان نداشتم. من نه موافق مسلمانان بودم و نه ضدشانمن به عنوان یک مامور پلیس هنگامی که میدیدم مسلمانان به هیچ علت موجهی مورد حمله در دترویت قرار میگیرند، عصبی میشدم، به ویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر. به شدت وحشتناک بود و مرا بسیار آزار میداد. تنها به خاطر این که آنان مسلمانند دلیل نمیشود که افراطی باشند و یا عقاید افراطی داشته باشند.... 👈شرح کامل در سایت rahyafteha.ir/15430/ 🌐 @rahyafte_com