دمی برایِ خویش
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم؛ کَس دگر نتوانم که بر تو بگزینم... ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی؛ که بی وجود شریفت جهان نمیبینم چو روی دوست نبینی جهان ندیدن بِه؛ شبِ فراق مَنه شمعْ پیش بالینم...♡ {
#سعدی
}
@rainandpoem
⚘️