فصل ِهفتم از تقویم دل خدا منم! بی غم بهار و تابستان و پاییز و زمستان بی غم فصل پنجم! رسیده ها و نرسیده ها همه دلتنگند... تقویم ها را بگذار دم در! ساعت ها را بخوابان تمام آسمان را می توان توی بال بال زدن گنجشک ها دید. سر بکش خودت را و ابرها را بدنام نکن! نام تو را گوشه گوشه ی قلبم نوشته ام. کمی بهار دارم همان گوشه که نام توست. دیگر تقویم نمی خواهم من فصل هفتمِ تقویم دل خدایم پیله ها را از شاخه آویزان کن رسیده ها و نرسیده ها همه دلتنگند...🍂 { معصومه صابر } 📓تمام زندگی را زیر و رو کردم،نیستم!