🔻گفت‌وگویی خودمانی با همسر شهید احمدی‌روشن پس از ۱۳ سال فراق 🔹هیچ‌گاه ساعت ۸:۳۰ صبح ۲۱ دی ماه ۱۳۹۰ را از یاد نمی‌برد. همان روزی که خوابش تعبیر شد و آقامصطفی لباس شهادت بر تن‌ کرد تا نامش به‌عنوان شهید هسته‌ای برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شود. 🔹پیش‌از آنکه به تک‌پسر خانواده احمدی‌روشن جواب مثبت بدهد، ته قلبش می‌دانست شهادت در تقدیر او نوشته شده اما هر وقت حرف خوابی که دیده بود را پیش می‌کشید، شهید با شوخ‌طبعی همیشگی‌اش، موضوع را عوض می‌کرد. 🔹وقتی از همدان تا تهران آمدند تا فاطمه را برای پسرشان خواستگاری کنند، دلشان نمی‌خواست تک پسرشان برود و دیگر او را نبینند، اما خانواده احمدی‌روشن بعدها بیشتر به انتخاب شایسته پسرشان پی بردند. 🔹روزی که شهید احمدی روشن با آن پیراهن مشکی بی‌مناسبت! از خانه بیرون زد و دیگر هیچ وقت به خانه برنگشت، علیرضا تنها یادگار آقامصطفی فقط ۴ سال داشت. علیرضای آن روز، رفته رفته در غیاب پدر قد کشید و فاطمه خانم، هم برایش مادری کرد و هم پدری. ✅️ @Rajanews_com