هدایت شده از امیرحسین ثابتی
امروز با جمعی از دانشجویان درس انقلاب اسلامی دانشگاه شریف، به کمیته مشترک یا همان موزه عبرت رفتیم. در جلسات قبل مفصل درباره کودتای 28 مرداد، کاپیتولاسیون، اصلاحات ارضی، انجمن های ایالتی و ولایتی، اقتصاد دوره پهلوی و حتی خیلی از مسایل روز و شبهات تاریخی سیاسی با هم گفتگو کرده بودیم اما جنس کلاس امروز تفاوت داشت. اولا بازدید از یک مکان تاریخی بود و ثانیا، راوی اصلی آن دیگر من نبودم، آقای محمد جهان بین از مبارزان و زندانی های قبل از انقلاب بود که اتفاقا چند وقتی نیز در همین کمیته مشترک، سخت ترین شکنجه ها را نیز تجربه کرده بود. در ادامه هم وقتی سلول ها و مجسمه ها و سایر قسمت های دیدنی موزه را دیدیم، به یک تخت آهنی مشبک رسیدیم که ماجرای جالبی داشت. تختی که عزت الله شاهی 6 ماه با چشم و دست و پای بسته روی آن به زور خوابانده شده بود و فقط روزی یک بار برای دستشویی رفتن اجازه داشت چند دقیقه از روی آن بلند شود. در حین خوابیدن اجباری روی تخت نیز در سرمای زمستان، بعضا لخت مادرزادش میکردند و... تردید ندارم محتوایی را که امروز دانشجویان دیدند و شنیدند، از کلاسهایی که در طول ترم داشتیم مفیدتر بوده. این را حداقل از واکنشها و سوالات خود آنها فهمیدم. واقعیت این است که موزه عبرت یکی از ده ها گنجینه تاریخی است که امروز وجود دارد اما قدر آن را نمی دانیم، کاش نهضتی راه می افتاد تا نه فقط دانشجویان بلکه تمام مدارس، نوجوانان و حتی آحاد مردم با بازدید از آنجا و سایر اماکن تاریخی، بدیهیات تاریخ معاصر ایران را از نزدیک ببینند... @Sabeti