♻️تکرارپذیرترن وجه خطای خوارج خطای خوارج در برابر امیرالمؤمنین علیه السلام خطای روشنی است. این خطا مانند سکه نیست که تنها دو وجه داشته باشد بلکه یک امر چندوجهی است که از وجوه مختلفش باید به آن نگریست. برای درک یکی از وجوه این خطا خوب است توجه کنیم که آنان در تحلیلهای خود به این نتیجه رسیده بودند که علی بن ابی‌طالب نباید با کسانی که در سایه قرآن هستند بجنگد. در منظومه فکری خوارج (که اکثرا از بودند) قرآن جایگاه عظیمی داشت و واقعا در محاسباتشان گمان می‌کردند امثال مالک اشتر و ابن عباس که اطراف علی را گرفته‌اند، هستند و او را به سوی جنگ با پیروان می‌کشانند! به نظر نگارنده آنان به چند نکته توجه نکردند؛ اولا توجه نکردند که حتی اگر علی بن ابی‌طالب در اصرار به ادامه جنگ خطاکار باشد، باز هم خطای آنان که جبهه جدیدی در سپاه حق ایجاد می‌کنند و شمشیر بر روی همرزمان خود می‌کشند و با همرزمان خود با زبان تهدید و براندازی و سخن می‌گویند، آن هم در زمانی که دشمن مشترکشان مشغول رصد کردن رفتار آنها است، خطای بزرگتری است! ثانیا توجه نکردند که وقتی معتقدیم و فرمانده‌ی ما خطا کرده است، اگر از او بکنیم ممکن است به بخشی از اهدافمان نرسیم ولی اگر از او تمرد کردیم قطعا به هیچ یک از اهدافمان نخواهیم رسید. اگر با فرماندهی که ما معتقدیم خطا کرده است، حرکت بکنیم دست کم به بخشی از اهدافمان می‌رسیم ولی اگر از او تمرد کردیم و بر او تیغ کشیدیم، ما و رهبرمان با هم شکست می‌خوریم و به هیچ یک از اهدافمان نمی‌رسیم. گمان می‌کنم تکرارپذیرترین وجه خطای همین بی‌توجهی اخیر باشد. در درون هر یک از ما ممکن است خوارجی خفته باشد که به تکرار همین بسیار علاقمند باشد! یادمان باشد جهان بر مردمی تعظیم خواهد کرد که بر روی یک نقطه با هم ایستاده باشند! t.me/banahjolbalaghe ✍ 🔺کانال حمید رسایی در ایتا🔻 Eitaa.com/rasaee