.
♻️
روح منی خمینی...
سالها بعد از ارتحال امام ،کتابهایش را خواندم
سرالصلوه را
آداب الصلوه را
حدیث جنود عقل و جهل را
چهل حدیث را
تحریر الوسیله را
اما نمیدانم که چرا در وفات او با وجود آنکه او را درست نمیشناختم، روزها گریه کردم.
و آنقدر می گریستم که چشمانم سرخ میشد.
خمینی برای نسل ما
عینیت تمام خوبی ها و خیرات گذشتهیمان بود
که با آن
حال مان خوب می شد و
احوال مان دگرگون میشد
گویی باشندگی و بالندگی نسل ما به او گره خورده بود،
صیرورت و دگرش و شدنی که دیگر قابل بازگشت نبود؛
او رهبری تحول درونی ما را عهدهدار بود،
چرا که خود سالها برای تحول درونیاش ریاضت کشیده بود؛
تحول انفسی او، تحول آفاقی ما رقم زد.
سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم ..
خمینی درونش را ساخته بود که آفاق ما را دگرگون ساخت.
او حقیقتا روحِ ما بود،
همان فطرت ما که در عصرِ ما
حجابها را درنوردیده بود،
فطرت الله التی فطر الناس علیها.
نمیدانم اگر او نبود،جهان ما و زیست ما چگونه بود؟ اگر او قیام مثنی و فرادی نمیکرد ما و ملیونها نفر مثل ما در چه وضعیت فکری و روحی زندگی میکردیم؟!
او عینیت وحدت بود،
در زمانهی کثرتها،
ما را به وحدت رساند در میانه کثرت آب و آتش و باد و خاک.
خمینی، روح در کالبد انسان دمید،
و انسان را دوباره معنا بخشید.
او اینگونه بیماران عصر تجربه زدگی و شکگرایی و خودمحوری و انسان خدایی و حس گرایی را شفا میداد.
او ما را از تمرکز بر خود به اتصال به خدا میرساند،
او به ما ثابت کرد برای این تحول بزرگ، همچون مبعث رسول الله، به هیچ ابزاری جز تزکیه و پرورش و تعلیم و آموزش احتیاج نداریم،
و همین کافی بود تا ملتی که سالهاست
تن ش و وطن ش در اسارت طاغوت درون و بیرون است،
طوفان کند،
طوفانی که قدرتمندترین قدرتهای بیرونی عالم نتوانست خاموشش کند.
مهمترین تمایز خمینی با همه بزرگان تاریخ،بت شکنی او بود.
او بتهای عصر ما را شکست و همهشان را به سخره گرفت؛
بت غرب،
بت شرق،
بت شوروی،
بت آمریکا،
بت نتوانستن،
بت شکست،
بت شکاکیت،
بت ما هیچی نیستیم،
بت ما بلد نیستیم،
بت نمیشود،
بت بیخدایی،
بت جدایی دین از علم و سیاست،
بت تحمل فساد و فلاکت تا ظهور حضرت،
و بت نفسانیت خفته درون همه ما را...
من هیچگاه هیچ شعاری را به اندازه این مسجع جذاب دوست نداشتم:
روح منی خمینی، بتشکنی خمینی.
✍️ علیرضا معاف
👈 کانال حمید رسایی:
eitaa.com/rasaee