🔻نقدی بر تاریخ‌نگاری عبدالله شهبازی و صف‌بندی سیاسی کاذب او ❗️پس از جوابیه منفعلانه آقای شهبازی که فرار رو به جلو بود، میخواستم مطلبی درباره تبعات مشی و شیوه ایشان در تاریخنگاری بنویسم. صبح که از خواب بیدار شدم دیدیم دوستی یادداشتی فرستاده که علیرغم مختصر بودنش، بسیار فاخر است. لذا فعلا مطلب ایشان را منتشر میکنم. هرچند قرار بود من این محتوا را بنگارم، قطعا با قلمی تند و تیزتر می‌نوشتم. بخشی از این یادداشت که لینک متن کاملش در انتهای این پست است به شرح زیر است: 🔹آقای شهبازی در کتاب "زرسالاران یهود" به خوبی تئوری الیگارشی جهانی یهودیان را تشریح و تبیین کرد و مسیر نوینی را در تحقیقات تاریخی معاصر گشود. او به چارچوب مهمی در شناخت سیاست داخلی و جهانی رسید: چارچوب الیگارشی. 🔹شهبازی انقلاب اسلامی و تحولات چهار دهه اخیر را بر اساس همین چارچوب تحلیل می کند. در عصر پهلوی زرسالاران یهودی و تشکیلات وابسته‌اش، یعنی بهاییت، بر همه امور کشور مسلط بودند. از این منظر، با وقوع انقلاب اسلامی تنها شاه و خاندان پهلوی و خاندان‌های وابسته به آن‌ها بودند که مجبور شدند حکومت و کشور را ترک کنند، اما شبکه حاکم توانست خودش را در داخل کشور ترمیم کند و با یارگیری جدید شبکه را بازسازی کند. روح تمام سخنان آقای شهبازی درباره تاریخ معاصر همین است و اگر پوسته‌های سخنش را بشکافیم به هسته‌ای جز این نمی‌رسیم. 🔹کلید فهم مسائل امروز کشور در گرو فهمیدن دو کانون بحران است: 1_بحران ٧٨_٧٧ 2. کانون بحران سال ٨٨. در سال ١٣٧٧ اگر موضوع قتل‌های زنجیره‌ای بخشی از نیروهای سیاسی - اطلاعاتی را به دو جبهه تقسیم کرد، تحولات امروز را فقط با آن ترازو نمی‌توان سنجید. بسیاری از افرادی که در دوران اصلاحات و صف‌بندی مربوط به قتل‌های زنجیره‌ای، دشمن یکدیگر محسوب می شدند و آقای شهبازی می‌کوشد آن تقسیم‌بندی را ملاک قرار دهد، در سال ١٣٨٨ در یک جبهه بودند. 🔹راستی این چه سِری است که در سال ٨٨ همسو با فتنه‌گران داخلی، شبکه بهاییت و صهیونیست‌ها و سرویس‌های اسراییل و آمریکا و انگلیس با جامه سبز از درِ مقابله با انقلاب و رأی اکثریت برآمدند و آنوقت اسناد این رسوایی را مرکز اسناد انقلاب اسلامی تحت مسئولیت آقای حسینیان کتاب کرد و حسین شریعتمداری در کیهان به مقابله رسانه‌ای با آن پرداخت. دونفری که طبق تقسیم‌بندی‌های کانون اول، که مورد علاقه آقای شهبازی است، مقابل هم قرار داشتند و یکی صراحتاً سعید امامی را «شهید» و دیگری «جاسوس موساد» می‌دانست. 🔹مرحوم حسینیان از اول انقلاب و برخورد با عباس امیرانتظام، تا برخورد با باند مهدی هاشمی، تقابل با افراطیون اصلاحات، و در سال های آخر تقابل با اصحاب فتنه همسویی خود با انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری را نشان داد. بخش مهمی از کتاب‌های افشای بهاییت را مرکز اسناد در دوره ایشان چاپ کرد. حسینیان دست نویسندگان را برای نوشتن هرگونه تحقیق عمیقی درباره بهاییت باز گذاشته بود. با این اوصاف، حسینیان نفوذ کرد تا کدام اقدام را به نفع شبکه انجام دهد!؟ یا مانع از کدام اقدام شود؟ دوستان اطراف حسینیان کدام اعضای شبکه بهاییت و یهود بودند که قاعدتاً می بایست به اسراییل و شبکه یهودیان و بهاییان خارج از کشور ختم می‌شدند؟ اگر به صرف نام خانوادگی و محل زیست است که امروز بخشی از یهودیان شیراز نام خانوادگی «شهبازی» دارند. آیا رواست که به همین اتهام عبدالله شهبازی نیز یهودی خطاب شود؟ ❗️برای مطالعه کامل این یادداشت، گزینه instant view را بزنید. https://plink.ir/qBrdY ✍ فرج اللهی 🔺کانال حمید رسایی🔻 @rasaee