🔹 نقدی بر سخنان مهدی نصیری در مناظره پیرامون حجاب در برنامه زاویه شبکه چهار ♻️ بازی با حجاب ▪️قسمت دوم 🔹 نکته سوم مطابق این منطق که باید در حکمرانی عاقلانه مردم را همراه خود کنیم و چون اکثرا در این نظرسنجی گفته‌اند که با حجاب اجباری مخالفند پس نباید الزامی باشد، اساسا پیامبران الهی و بویژه رسول گرامی اسلام نباید رسالتشان را شروع می کردند چون در دوره آنها اکثر مردم نه ساکت که مخالف اجرای برخی احکام بودند. کدام پیامبر الهی را سراغ دارید که در دوره رسالت‌شان، اکًثریت جامعه خود را در تمام دستورات دینی، کاملا قانع و همراه خود کرده باشند حتی رسول گرامی اسلام. همراهی مردم شدت و ضعف داشته هر چند در اصل آن، همراه بوده اند. 🔹 نکته چهارم آقای نصیری در پاسخ به این اشکال که اگر حجاب الزامی نباشد، حد یقف و انتهای این عقب نشینی از حکم حجاب تا کجاست؟ آیا برهنگی را هم شامل می‌شود، چه پاسخی می‌دهد؟ وی معتقد است ‏که اولا چنین برداشتی برگرفته از فهم غلط منتقدان نسبت به عرف اکثریت مردم ایران است که در صورت اختیاری بودن ححاب، اکثریت جامعه به سمت برهنگی می‌رود و در ثانی این اشکال را اعتراف به ناتوانی در همراه کردن مردم با ایده های دینی می‌داند! وی البته معتقد است که می‌توانیم حد بگذاریم که اگر کسانی به سمت عریانی بروند - که البته اکثریت جامعه نمی توانند تحمل کنند - آنجا قانون می‌گذاریم و ممانعت می‌کنیم. در حالی که همه مناقشه همین جاست. بر فرض که امروز حد گذاشتید که فقط حجاب سر الزامی نیست. مطابق منطق شما اگر بعد از ده سال، یک نظرسنجی دیگر در آمد و اکثریت در آن گفتند علاوه بر سر، می‌خواهیم آزادی در حجاب دیگر اعضای بدن هم داشته باشیم، قطعا مطابق منطق شما باید بپذیریم و فرش قرمز مقابلشان پهن کنیم! در واقع آقای نصیری ناخواسته، شارع و وضع کننده شرع را نظر اکثریت (البته نه حقیقی و واقعی که بر اساس نظرسنجی یک موسسه) می‌داند نه کتاب و سنت معصومین! بر اساس منطق و نگاه آقای نصیری، جامعه برای رفتن به سمت سقوط و عریانی، تشویق و انجام آن تسهیل می‌شود. چون پذیرفته‌اند که اگر عده‌ای اجرای یک حکم را نخواهند خط قرمز حاکمیت در اجرای آن تغییر می‌کند و بدیهی است که این منطق تربیت دینی نیست. مثلا اگر مدتی بعد یک نظرسنجی از گوشه‌ای درآمد که نماز مساجد باید تعطیل شود، قصاص لغو شود، مشروب فروشی آزاد شود و ... مطابق این منطق، همه این موارد باید عمل شود. 🔹 نکته پنجم وی معتقد است که پرداختن به موضوع حجاب تقدیم فرع بر اصل است! اصل و اهم موضوعاتی مانند عدالت و فقر است و حجاب بحثی فرعی در این میان استپ اگر بگدریم از این نگاه غلط که حجاب عمومی را امری فرعی می‌داند - آن هم در زمانی که دشمنان اسلام و انقلاب، شکستن آن را برداشتن سدی برای عبور از دیگر احکام اجتماعی می‌دانند - اما درست در زمانی که تمام رسانه‌های جبهه خودی برای پیگیری موضوع عدالت صف‌آرایی کرده‌اند و افکار عمومی درگیر آن است، وی با طرح موضوع حجاب اختیاری آن هم به عنوان یکی از فعالان جبهه انقلاب، تمام فضای رسانه‌های معاند داخلی و خارجی را به این سمت می‌برد! 🔹 نکته ششم وی حتی از منظر سیاسی هم موضوع را درست فهم نکرده است و معتقد است نحوه مواجه ما با حجاب، سبب شده تا در انتخابات‌ها از جمله توسط حسن روحانی دو قطبی کادب ایجاد و سبب غلبه نگاه جریان لیبرال شود. در حالی که این نتیجه‌گیری هم غلط و اشتباه است. دلیل رای آوری چهره‌های لیبرال مسلکی مثل روحانی، فقط دوگانه هایی از این دست نبود حتی دلیل اصلی هم این نبود. بخش کوچکی از رای آوری امثال روحانی به طرح چنین مباحثی بر‌می‌گردد والا چرا در سال ۸۴ یا ۸۸ که به شکل گسترده ای احمدی نژاد به عنوان کاندیدای مخالف آزادی و با سابقه بگیر و ببند و تیر خلاصی و ... معرفی می‌شد‌ رای اورد و هاشمی و موسوی در این دو انتخابات با اینکه از حجاب اختیاری هم دفاع می‌کردند رای نیاوردند. 🔺قسمت اول یادداشت در🔻 http://eitaa.com/rasaee/3914