یادآوری/ این یادداشت را در اخرین روزهای مجلس نهم نوشتم. بازخوانی آن در ایامی که قرار است لاریجانی و عارف با هم رقابت کنند، خالی از طف نیست: 🔷 رقابت سرلیست اصلاح طلبان قم با تهران ♻️ کدام اصلاح طلب، رئیس مجلس می شود؟ نمایندگان اصولگرای مجلس دهم نباید از یاد ببرند که لاریجانی در بزنگاه های مجلس نهم نشان داده که توجهی به خطوط قرمز اصولگرایان ندارد و فرمانش آنطور می چرخد که طیف دولت و هاشمی رفسنجانی تمایل دارد. با برگزاری مرحله دوم انتخابات در فروردین ماه سال بعد و قطعی شدن نمایندگان هر شهر، پرونده انتخابات مجلس دهم بسته اما پرونده اولین آزمون نمایندگان آن در روزهای نخست مجلس بعد باز خواهد شد. اولین بزنگاهی که در برابر نمایندگان دوره بعد قرار دارد، انتخاب رئیس مجلس دهم و هیأت رئیسه آن است. با این انتخاب می توان درباره هویت فکری و جهت گیری سیاسی مجلس آینده نظر داد. آنچه اکنون در فضای رسانه ای و سیاسی کشور به عنوان اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این مجلس مطرح می شود، قبل از آن که مطابق کدهای واقعی باشد، نوعی رجزخوانی سیاسی و آدرس غلط دادن به جامعه است. اینکه سرلیست اصلاح طلبان در قم (علی لاریجانی) یا سرلیست آنها در تهران (محمدرضا عارف) ردای ریاست مجلس را به تن می کند و یا یک اصولگرا با هویت و جهت گیری مشخص در جایگاه رئیس مجلس قرار می گیرد، مهمترین عامل برای تعیین شناسنامه سیاسی مجلس دهم است. برای تعیین ترکیب هیأت رئیسه و بویژه رئیس مجلس آینده، علاوه بر تعیین تکلیف نمایندگانی که به مرحله دوم راه یافته اند و ویژگی های شخصیتی کاندیداهای مطرح ریاست (خصوصا با توجه به تفاوت های فاحشی که لاریجانی با عارف دارد)، تمایل و گرایش دولت به هر یک از این گزینه ها نیز تعیین کننده است. بدیهی است که حمایت رئیس دولت یازدهم از سرلیست اصلاح طلبان در قم یا سرلیست اصلاح طلبان در تهران، می تواند وزن هر یک از دو کاندیدای این جریان را در برابر گزینه ای که اصولگرایان مجلس بعد، بر روی آن توافق می کنند، تقویت کند. همین جا به این نکته اشاره کنم که شاید برخی، علی لاریجانی را کاندیدای جریان اصلاحات ندانند واین تقسیم بندی را از اساس اشتباه تلقی کنند، اما روشن است که این نگاه، غلط و نوعی خودفریبی است. چرا که علی لاریجانی علاوه بر عملکرد تأمل برانگیزش در بزنگاه های مجلس نهم، وقتی قرار شد سرلیست اصلاح طلبان افراطی قم باشد، به جای تقبیح این پیشنهاد به توجیه آن رو آورد. او حتی عناصر اصلی فراکسیونش در مجلس نهم را به لیست اصلاح طلبان تهران فرستاد تا نشان دهد که برای باقی ماندن در کانون قدرت، حاضر به چرخش های 180 درجه ای است. حسن روحانی در دو راهی حمایت و انتخاب، بین علی لاریجانی و عارف، کدام گزینه را انتخاب می کند؟ گزینه ای که مورد حمایت دولت قرار نگرفته، اگر نتوانست به ریاست مجلس برسد، چه واکنشی در برابر این تصمیم دولتی ها از خود نشان خواهد داد؟ اصولگرایان مجلس دهم در این پازل چه نقشی را به عهده می گیرند، هویت مستقل خود را حفظ می کنند یا خطای استراتژیک رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم در روزهای پایانی را تکرار و به عنوان مکمل نقش لاریجانی عمل می کنند؟ اینها سئوالاتی است که این یادداشت به آنها خواهد پرداخت. با توجه به ترکیب فعلی راه یافتگان مجلس دهم که در حال حاضر کفه هر یک از جریانات سیاسی در آن مساوی است و به همین دلیل هم همه منتظر نتیجه دور دومی ها هستند، دو عامل در تعیین رئیس و اعضای هیأت رئیسه مجلس دهم نقش بسزایی دارد. از یک طرف نقش حمایتی دولت از دو گزینه عارف یا لاریجانی برای هر یک از آنها سرنوشت ساز شده است. از طرفی دیگر، نقش اصولگرایان مجلس دهم در عدم حمایت از علی لاریجانی و معرفی کاندیدای مستقل برای تعیین ریاست و هیأت رئیسه مجلس تعیین کننده شده است. اکنون سئوال مهمی که دولت باید به آن پاسخ دهد این است که حسن روحانی به کدام طرف غش می کند، لاریجانی یا عارف؟ حسن روحانی باید بین گذشته و آینده یکی را انتخاب کند، لاریجانی که درطول دو سال و نیم گذشته او را در بزنگاه های مهم یاری رسانده و در آینده نیز می تواند به عنوان سوپاپ اطمینان نسبت به اصولگرایان مجلس عمل کند یا عارف که در گذشته با انصرافش به انتخاب روحانی کمک کرده اما در انتخابات ریاست جمهوری آینده، به پایگاه رأی جریان او نیاز دارد؟ انتخاب هر یک از این دو اصلاح طلب، برای روحانی مزایایی را به دنبال دارد. ادامه یادداشت 👇👇👇👇👇 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1