شش پاسخ به شش اشکال مخالفان نهی از منکر معمولا کسانی که حجاب را قبول ندارند و رعایت نمی‌کنند، زمانی که به ایشان تذکر می‌دهید، یکی از این موارد را در جواب شما خواهند گفت: می‌گویند: «موسی به دین خود، عیسی به دین خود». پاسخ: البته ما اگر بخواهیم طبق دین خودمان رفتار کنیم، که «امر به معروف و نهی از منکر» را واجب کرده، می‌بایست به شما تذکر بدهیم. اما شما می گویید کسی نباید دیگران را نسبت به کارهای دینی‌اش امر و نهی کند، درحالی که خودتان این کار را می‌کنید. شما می‌گویید «نهی از منکر» دخالت در کار دیگران است و کار درستی نیست، اما همین الان دارید ما را از تذکر دادن، نهی می‌کنید و در کار ما دخالت می‌کنید! شاید برخی در جواب ما بگویند: «شما زمانی حق دارید به ما تذکر بدهید که ضرری به شما برسد، وگرنه این کار شما، دخالت در مسائل شخصی است. از بی حجابی ما ضرری به شما نمی‌رسد». در جواب باید گفت: حتما بی‌حجابی شما که باعث تحریک دیگران می‌شود، برای بسیاری افراد جامعه ضرر دارد از جمله فروپاشی خانواده. جدا از این ضررهای اجتماعی که حتی در نتایج تحقیقات دانشمندان غربی هم آمده، باید گفت که نهی از منکر، دستور خدایی است که خالق ما و شماست، اما شما معتقدید که خدا، دستور خوبی نداده و در این مورد با خداوند، اختلاف نظر دارید! اما شما طبق تفکر خودتان رفتار نمی کنید. می‌گویند: «مگر دین اجباری است؟ لا اکراه فی الدین». پاسخ: این حرف، در مورد اصل پذیرش دین است. یعنی هیچ‌کس را حتی با زور اسلحه، نمی‌توان اجبار کرد که به دینی که ما اعتقاد داریم، ایمان بیاورد. ایمان، اعتقاد درونیِ فرد است که با اختیار خودش حاصل می‌‌شود. در غیر این‌ صورت، او می‌تواند در ظاهر بگوید «ایمان آوردم»، ولی واقعا ایمان نیاورد. اگر «لا اکراه فی الدین» به این معنا باشد، پس فلسفه امر و نهی و واجب و حرام الهی چیست؟ قوانین بشری هم همینطور است، شما می‌توانید به کشوری، وارد نشوید، اما اگر وارد شدید، مجبورید قوانین آن را رعایت کنید. می‌گویند: «چرا به اختلاس‌ها و دزدی‌ها اعتراض نمی‌کنید». پاسخ: دزدی و اختلاس منکر است، بی‌حجابی و عریانی هم منکر است. اما بستر تحقق بی‌حجابی، فضای علنی و بستر تحقق اختلاس و دزدی، محیط پنهان است. کسی علنی و آشکار و با اعلان عمومی اختلاس نمی‌کند. بله اگر همزمان اختلاس و کشف حجاب رخ دهد و شما اطلاع داشته‌ باشید اما فقط به کشف‌حجاب اعتراض کنید، اشکال شما وارد است. مضافا که ممکن است عده‌ای به صورت تخصصی به اختلاس‌ها و حفره‌های قانونی این منکر اعتراض کنند و عده‌ای به کشف‌حجاب، آیا اقدام هر کدام مانع اقدام دیگری خواهد شد؟! می‌گویند: «این بی‌حجابی ما، در واقع اعتراض است، اعتراض به اختلاس‌ها و بی‌عدالتی‌ها». پاسخ: کسی که اختلاس کرده یا عدالت را رعایت نمی‌کند، یک کار ضددینی و خلاف اسلام انجام داده. آیا اسلام گفته بود برود دزدی و اختلاس کنید؟ اگر شما هم دستور دینی حجاب را کنار بگذارید، شبیه او شده‌اید و در همان مسیر حرکت کرده‌اید. آیا این اعتراض است یا همراهی؟! مثل این است که من در اعتراض به کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند، بگویم چون او مواد مخدر مصرف می‌کند، من هم در اعتراض به او سیگار می‌کشم! می‌گویند: «در شرایطی که وضعیت اقتصاد و گرانی، اینچنین است، شما نمی توانید به بی حجابی، اعتراض کنید. فقر، دینی باقی نمی‌گذارد. هر وقت وضعیت اقتصاد خوب شد، ما هم حجاب را رعایت می‌کنیم». پاسخ: اولا که معمولا هر چه به مناطق مرفه‌تر در شهرها نزدیک می‌شویم، روند کشف حجاب و عریانی بیشتر می‌شود. پس فقر، علت اصلی این منکر دینی و قانونی نیست. علاوه بر این، ریشه فقر در بخشی از جامعه، بی‌دینی بخش دیگر آن است. منکراتی مثل کم فروشی، کم کاری، خیانت، دست درازی به بیت‌المال، اختلاس و سیاست‌هایی که به تقویت سرمایه‌داری زالو صفتانه می‌انجامد، از مصادیق بی‌دینی است نه دینداری. می‌گویند: «دیگر فایده ای ندارد، شما نمی‌توانید وضعیت حجاب را به حالت سابق برگردانید». پاسخ: این نگاه محصول این نظریه است که اکثریت جامعه به ویژه خانم‌ها با مساله‌ای به نام حجاب مخالفند. درحالی که در طول ماه‌های گذشته مشخص شد که اکثر بانوان با سیاست کشف حجاب همراه نیستند. بعد از غائله زن، زندگی، آزادی با اینکه تصور برخی سردمداران این جریان کشف حجاب اکثریت خانم‌های جامعه بود، اما شاهد بودیم که این اتفاق برعکس افتاد. خصوصا بعد از اینکه مشخص شد که نزاع بر سر کشف حجاب سر نیست و انتهای این مسیر برهنگی، عریانی و از بین رفتن نهاد خانواده است. اینکه وضعیت حجاب به حالت قبل بر می‌گردد یا نه، وظیفه ما نیست، ما وظیفه داریم در کنار مطالبه اقدام قانونی بازدارنده از سوی نهادهای مسئول، اجرای امر به معروف و نهی از منکر زبانی را اجرا کنیم. ┈┈••✾•🌿🌺•