چند آیه ای درباره جنگ کریدورها: خیالتان راحت، همه چیز در باب «اِفعال» است
در بحث از «جایگاه ایران در نظم نوین جهانی» و استراتژی سیاست خارجی آن، بسیار از «جنگ کریدورها» یاد می شود. اما -فارغ از لایه های بعدی سیاستگذاری- منابع دینی سیاست خارجی در این مورد چه می گویند؟
✅مدت ها قبل که مکه پایگاه دین حنیف بود شباهتی عجیب در شرایط کریدورها با امروز وجود داشت:
1️⃣ شباهت در ضعف جاده دریایی در اتصال شرق به غرب. آن روز به دلیل ضعف دریانوردی برای مسیرهای طولانی و امروز به دلیل فشار غرب بر جادة دریایی از طرح یک کمربند یک جاده. جادة ابریشم خشکی، اهمیتی روزافزون یافت و آنچه به عنوان طرح جادة شاهی شناخته می شود، موازنة استراتژیک ایران را شکل داده بود. در این میان در دورة منتهی به ظهور اسلام، جنگ های ایران و روم موجب ناامنی مسیر ایران شده و قسمتی از این تجارت به سوی دریای سرخ و در یک کلمه، به مسیر «نجد» سرازیر شد و «مکه» را «ثروتمند» و «امن» نمود.
لِإيلافِ قُرَيْشٍ (1)إيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ (2)فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ (3)الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (4قریش)
همان چیزی که اکنون توسط کشورها از رقابت کریدوری پیگیری می گردد: سفرهای تجاری که هم «تضمین اقتصادی» باشد و هم به دلیل گره خوردن منافع طرف های تجاری متعدد به امنیت کریدورها، «تضمین امنیتی» باشد.
همه چیز در باب «اِفعال» از این واقعه است: این باب، فعل را متعدی می کند. یعنی این اتفاق خود به خود، یا بر اثر تلاش خودِ آنان نیافتاد. این خداوند بود که تألیف را ایجاد کرد، این شرایط را به وجود آورد، و بنابراین باید در مقابل این نعمت همان پروردگار این بیت را بپرستند که این نعمت را داد (3-4).
☑️پس تا اینجای کار به نظر می رسد به ورود در رقابت کریدورها، تلاش برای ایجاد زیرساخت های آن، و همچنین بهره بردن از منافع اقتصادی و امنیتی آن اشکالی ندارد و بلکه به عنوان یک نعمت الهی محسوب می گردد. اما به یک شرط: بدانیم که نعمت دهنده خداست، و به عبادت و نتیجتاً تسلیم نسبت به امر او در امر سیاست خارجی منجر گردد.
2️⃣ شباهت در جایگاه ظاهری «جمهوری اسلامی» در رقابت و جنگ دو ابرقدرت.
هرچند شکی نیست اسلام در ادامه تبدیل به یک ابرقدرت شد؛ اما در دوره های اولیه، قدرت مادی در دست دیگرانی بود که منابع اقتصادی و امنیتی جهان را در دست گرفته بودند، همچون ایران، روم و چین. اسلام خصوصاً از منظر اقتصادی یک بازیگر میانی بود که اولویت خود را نیز تبعیت از نقشه راه سیاست خارجی الهی گذاشته و طبق این دستورالعمل، در گام های بعدی باید به سوی مواجهه با ایران و روم می رفت.
این نگاه که واقع بینانه خود را در بازی ابرقدرتها وارد کنیم و کسب منافع حداکثری در فرایند انتقال قدرت از غرب به شرق را دنبال نماییم اشکالی ندارد، اما نباید مانع از اعتماد به نفس، و پیگیری نقشِ حاکمیت اسلامی در زمین بازی خداوند گردد، که در گام های بعدی کلّ بازی را به هم خواهد زد.
اما در عین حال، جالب آن که اسلام، خود را منتسب به خدا دانسته و خداوند هم تنها قدرتی است که حتی مناسبات ابرقدرت ها را رقم می زند. هرچند بازیگری که خود در حال پرورش آن -به میزانی که عصیان نکند- هست، هنوز به آن سطح نرسیده باشد.
غُلِبَتِ الرُّومُ (2)في أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ (3)في بِضْعِ سِنينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4)بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الرَّحيمُ (5)وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (6)يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ (7). *این مناسبات عظیم میان قدرت ها هرچند چشم ها را خیره کند، همه چیزی جز ظاهر حیات دنیا نیست که همه مناسبات و محاسباتش از قبل تا بعد، محکوم برنامه الهی است.
3️⃣گاه گفته می شود همکاری با شرق در گروی برجام با غرب است. یا تنش زدایی و حداقل، عدم تنش زایی در روابط خارجی.
اولاً این همکاری بیش از آن که در گروی تنش زایی های منفعلانه باشد، در گروی «مهم شدن» است. تحریم، خود معلول ضعف استراتژیک در جایگاه ایران بوده و نه عامل آن. امریکا وقتی بازار نفت را بی نیاز از نفت ایران دید و تنگة هرمز را نیز در خطر ندید، تحریم را هرچه بیشتر تشدید نمود چون موازنة موقت قبلی «ثبات بازار نفت در برابر عدم فشار به ایران» از میان رفته بود. پس چه با تنش و چه بدون آن، مهمترین رکن انجام «اقدامات ایجابی» است.
👨👧👦 به گروه سیاست خارجی مرکز راهبری برهان بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2533032055Cc4fd6f813d