بمیریم برات که راوی میگه حسین در گودال بود که وقتی دید لشکرِ دشمن به سمتِ خیمه رفت، طوری نعره و بانگ زد که از شدتِ فشار خون از بدنش می‌جَهید..... آه حسین...