حاجت گرفتیم از حرم حاجت گرفتیم از شما باید گرفت از کاظمینِ تو براتِ کربلا باب‌الحوائج هستی و بابایِ سلطانِ دلم وا می‌شود با یک نگاهت بی‌گمان بابُ‌الرِّضا با یک اشاره می‌شود بابُ‌الرِّضا را وا کنی تو با نگاهی سینه‌زن را می‌رسانی نینوا تو بابِ حاجاتی و مَبنایِ عباداتِ حرم دلْ دلْ برایت می‌کنم تا دل شود بیتِ خدا همسایه‌یِ جودی و بر روی سرِ ما سایه‌ات از کاظمینت بر مشامَم می‌رسد بوی وِلا دو گنبد و صحن و سرا مثلِ خراسانِ رضا پیچیده اینجا عطرِ دلداری غریب و آشنا مثلِ کبوترهای مشهد جَلدِ گنبد می‌شوم تا بُگذرانم روز و شب‌هایم کنارِ خوبها هستم ملازم می‌شوم عازم به قصدِ دیدنت باشد نگاهِ کاظمی لازم برای کارِ ما می‌گیرم از دستِ ولیعهدِ تو حکمِ اربعین پای پیاده می‌روم من از نجف... کرب‌وبلا از سائلانِ خانه‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر هستم و... از روضه‌خوان‌های حسین و بی‌قرارِ دلربا به جمع خادمین حضرت ارباب بپیوندید👇 ╔.▪️.═══════╗ @rasmekhademii ╚═══════.▪️.╝