@rasmekhademii با گریه سکینه گفت ای بابا تماشا کن میان شام ، حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی، سوخت با شعله به روی سر گرفتم، تکه های آستینم را امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء عمه جانم، عمه جانم، عمه جانم عمه جانم، عمه جان قد کمانم، عمه جانم دختر فاطمه ، بازار خدا رحم کند چادر پاره و انظار ،خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم شود این حادثه تکرار ، خدا رحم کند راه ما نه از گذر برده فروشان افتاد جلوی چشم علمدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد، که کدام است حسین نوبت من شده این بار ، خدا رحم کند داره سنگ میاد ای شام ، بشگون رقیه اولوب بیلیمان سنه خراب اولویدین شام ای وای، ای وای، ای وای، ای وای من بوگوجه روضدن باشارمورام، روضدن الچیک میرم که دار شبیر باشولوبدی شام بیری کوفده ، بیری شامیده ایکی یولده ایمونده خیزران بیری کوفده ، بیری شامیده اگر ایستیرن روضه قولاقاساین هامی رنگ فاطیمه قیزلاری خومی میهنتی اچروی بویاندولار بیلمدی من نم دییرم بیلمدین هامی رنگ فاطیمه قیزلاری خومی میهنتی اچروی بویاندولار بیری گووردی، بیری سالاردی نقدر کیشیند دیدیم جفا هاردا بولار تربیت اولوبلاربوجور گوزوموند جفا دایاندولار نچی ییر چیک دی لر الامان بیری کوفده ، بیری شامیده شامی تمام کوچه بی کوچه دولاندولار شام اهلیند جفاسی هله نا تمام دیدی همه دیین حسین ای وای، ای وای دیگه زحمتم تمام ای شام ، بشگون رقیه اولوب بیلیمان سنه خراب اولویدین شام ای وای، ای وای، ای وای، ای وای سیلی نخورده کسی نیست در میان ما اما چگونه با تو بگویم چگونه ام دست عدو بزرگتر از صورت من است بابا یک ضربه زد کبود شده ، هر دو گونه ام گفت بابا من دیده ام که بوسه به دُردانه می زنن بر موی دختران ، پدران شانه می زنند بابا شکست حُرمت دندان شیری ام این شامیان پست ، چه مردانه می زنند بابا از دست زجر و حرمله ، لکنت گرفته ام عمه، خدا را شکر عمو نیست بشنود بر قیمت کنیزیمان، چاره می شود سوختم ، عمو سوختم @rasmekhademii