@rasmekhademii تب داره شبا بیداره دعاش اما الجار ثم الداره تو حرفاش پیش بچه هاش میگه بارالها ازم راضی باش دلگیره داره میمیره نفس میکشه از تنش خون میره گریونه دلش پر خونِ میگیره روشو از همه تو خونه معلومه چقدر مظلومه با دردایی که داره باز آرومه ای مادر مرو ای مادر الهی بمیرم برات ای مادر ای بود و نبود من ای یاس کبود من زهرا زهرا تنها تکیه گاه من عشق بی گناه من زهرا زهرا از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا قدش خم نگاهش مبهم مثه پیرزن هاست با این سن کم چشما تار میبینن هر بار میخواد راه بره دست میگیره دیوار دستاش زخم زیر چشماش زخم نماز شب میخونه کف پاهاش زخم قربونش با بوی نونش بهشت مدینه است لب خندونش اما حیف شده اینجا حیف گرفتن خوشی هامون و از ما حیف ای مادر مرو ای مادر الهی بمیرم برات ای مادر کوه محکم علی تنها همدم علی برخیز از جا بی تو میخورم زمین آه و زاری ام ببین بین غم ها بانوی صف شکن در سنگر باش حرف از سفر مزن با حیدر باش از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا لا جونه ولی مردونه پای اعتقادش بازم میمونه یادم هست که از پا ننشست بابامو نگه داشت اونم با یک دست دعوا شد زدن در وا شد تا افتاد زمین داد زدن حالا شد در میسوخت کبوتر میسوخت توی شعله محسن با مادر میسوخت هم پهلوش شکست هم بازوش به دیوار که خورد غرق خون شد ابروش دشمن تازیانه زد آتش هم زبانه زد در پشت در دیدم دست و پا زدی فضه را صدا زدی جای حیدر دستم که بسته شد زهرا زهرا دستت شکسته شد زهرا زهرا از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا @rasmekhademii