فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروانه های عاشق🦋 سواری به سوی لشکر امام می آید، او همراه خود شمشیری ندارد، اما در دست او نامه ای است، خدایا این نامه چیست؟ او جلو می آید و میگوید: من نامه ای برای محمدبن بشیر دارم. آیا شما اورا میشناسید؟ محمدبن بشیر از یاران امام است که اکنون در صف مبارزه ایستاده است. نگاه کن! محمدبن بشیر پیش می آید‌. آورنده ی نامه یکی از بستگان اوست، سلام‌میکند و میگوید ازمن چه میخواهی؟ _این نامه را برای تو آورده ام. _در آن چه نوشته است؟ _خبر رسیده پسرت که به جنگ با کافران رفته بود، اکنون اسیر شده است.بیا برویم و برای آزادی او تلاش کنیم. _من فرزندم را به خدا میسپارم. امام حسین ع که این صحنه را میبیند نزد محمدبن بشیر می آید و میفرماید: من بیعت خود را از تو برداشتم. تو میتوانی برای آزادی فرزند خود بروی. چشمان محمدبن بشیر پر از اشک میشود و میگوید: تورا رهاکنم و بروم. به خدا فسم که هرگز چنین نمیکنم... نامه رسان با ناامیدی میدان را ترک میکند و او خیلی تعجب کرده است. زیرا محمدبن بشیر پسر خود را بسیار دوست می داشت. او چه شده که برای آزادی پسرش کاری نمیکند؟ او نمیداند محمدبن بشیر هنوز هم جوان خود را دوست دارد، اما عشقی والاتر قلب او را احاطه کرده است. او اکنون عاشق امام حسین ع است و میخواهد جانش را فدای او کند.. ❗️.. نشرمطلب‌صدقه‌جاریه‌است ..❗️ 🥀 || @rasmekhademii •• 🏴 •• 🏴 •• 🏴 •• 🏴 •• 🏴 ••