پوشک کردن بچه‌ها در مدرسه 😏 ✍ #رسول_محمدزاده خدا بیامرز پدرم خیلی دوست داشت قاری باشم، یا حافظ یا معلم قران یا مداح یا عالم ولی چند تا چیز را دوست نداشت یکی این که ارتزاقم از قرائت و مداحی و منبر و... باشه یکی هم این که شبانه روزم بشود کار تربیتی با بچه ها یادش بخیر وقتی توی مساجد و هیئات نوجوانان کار می کردم، خوب بالاخره اقتضای کار با نوجوان یه جورایی غرق شدن توی کار هست. و معمولاً دیر میرسیدم خونه خدابیامرز این جور وقتها با خنده تکه می انداخت که بچه ها را سر پا گرفتی؟😂 پوشک کردی؟😂 و... یادش بخیر 😭 چقدر جاش خالیه اون روزها احساس می کردم این شوخی پدر یه جورایی وهن و تخفیف کار من است، برای همین چندان دوست نداشتم ولی الان این طور فکر نمی‌کنم. جالبه که هر سال توی زنگ نمازم (از پایه های دوم تا چهارم) یک یا دو جلسه را به شیوه سرویس بهداشتی رفتن می پردازم از جمله: ۱. نحوه نشستن ۲. روش تخلی ۳. روش طهارت ۴. ملاحظات بعد از آن (شستن درست دستشویی و دست ها و..) ۵. نجاسات ۶. چرا طهارت و البته چند جمله‌ای هم در لفافه از تربیت جنسی می گویم. مفهومی مثل ۱. حیا ۲. پوشیدگی بدن و چشم ۳. گفتگو نکردن در این موضوعات با کسی بجز پدر ۴. راز بد ۵. لباس مناسب خودم فکر می کنم این دو سه جلسه، یکی از کارهایمهم زندگیم است. این که این حرفها را کسی به بچه ها نمی زند. و این که از همین بچگی اینها را بدونند و نجس زندگی نکنند. و این که طوری گفته شود که وسواسی نشوند و این که حریم ها شکسته نشود و باب درگوشی حرف زدن های بعد کلاس برای بچه ها باز نشود و این که یه جورایی دفع دخل مقدر شود از بعضی انحرافات دیروز بعد از کلاس، بچه ها گفتند یکی از سرویس ها آلوده است. رفتم و جلوی چشم شون تمییز کردم (محض ریا😏) که احساس نکنند این کارها قبیح است و آنها منزه از این ها. درپست بعدی عکس تخته یکی دو تا از کلاسها را برایتان میگذارم @rasooll_ir