🌷 بسم ربّ الشّهداء🌷
#رفیق_مثل_رسول...
🔸مادر شهید محمدحسن (رسول) خلیلی:
«رسول خیلی اهل مطالعه بود؛ همیشه کنار اتاقش پر از کتابهایی بود که در حال خواندنشان بود، به خصوص مطالب مربوط به کار و تخصصش...»
📌در جمع ما، کمتر کسی است که دوست نداشته باشد شهیدانه زندگی کند و از کارهای نیک شهیدان الگو نگیرد. پس بر آن شدیم که ان شاءالله هر هفته گوشه ای از کتاب زندگی نامه ی آقا رسول را با هم مطالعه کنیم...
🔹...خیلی دلتنگ این زیارت بودم.باید با لباس شخصی از خانه بیرون می زدیم.غسل زیارت کردم.از ته کوله ام یک دست لباس تمیز درآوردم ,کمی ادکلن زدم,حامدگفت:"چی می زنی؟چقدر رایحه خوبی داره".شیشه ادکلن را به سمتش گرفتم و گفتم:"بیا بزن,از ادکلن های روح اللّه است,رایحه خوبی داره".حامد و محسن هم لباس عوض کردند و منتظر شدیم تا نفرات جایگزین آمدند.مسیر خانه تا حرم فقط به یاد خانواده و دوستانم بودم.وقتی به حرم رسیدیم ,تمام خستگی این مدت از تنمان رفت.راستش ته دلم غصه می خوردم که نزدیکترین فاصله به حرم بی بی جانم هستیم;اما بعد از نزدیک به یک ماه فرصت کردیم برای زیارت بیاییم;اما ما مامور به تکلیف بودیم و سرباز.وقتی وارد حیاط شدیم ,گفتند:"سریع تر این فاصله تا ورودی حرم را طی کنید ;چون تک تیراندازها داخل خانه های اطراف مستقر هستند و به صحن تسلط دارند .حیاط را سریع رد کردیم و وارد صحن اصلی شدیم ". ...
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
🆔
@Rasoulkhalili