دلنوشته ای برای روزپدر پدرازدست رفته ام هرگاه به توفکرمیکنم آرام میشوم.دلم میخواهدتابرای توبنویسم وبه دست فرشته هابسپارم تابرای توبیاورند.جملاتم رامینویسم وباآمدن سرمزارت میخوانم ،توکجاهستی ای مهربانترین پدر ؟یادرقاب عکسی که هرزمان دلم برای توتنگ میشود آن رابوسه باران میکنم.دوست دارم برایت بنویسم وباتوصحبت کنم تاشایداندکی ازدلتنگیم کم شود.اماپدرازدست رفته ام ،تورابه جان مادر قسمت میدهم بامن حرف بزن.برای آرامش یافتنم صدای تورامیخواهم دلم میخواهدازمن چیزی درخواست کنی تابگویم چشم !دلم میخواهدسراغی ازمن بگیری ،ولی افسوس نمیگیری .باورنمیکنم که دیگرنمیتوانم صدای تورابشنوم گاهی ناگهان ازجابلندمیشوم وبهانه تورامی گیرم... دلم برای روزهایی تنگ است که میدانم بازنخواهندگشت برای پدرم که دیگر حضورش رااحساس نخواهدکرد به راستی که چه زوددیرمیشود.... تقدیم به پدری که ندارمش... پدرآسمانیم روزت مبارک🖤🖤🖤 ارسالی از خانم زهرا سوری