فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارها از خویش می‌پرسم که مقصودت چه بود درک مرگ از مرگ کاری ساده نیست رنج ما و آن امانت قتل و هابیل و بهشت چاره‌ای کن ای معما چاره‌ای در چاره نیست روزها رفتند و رفتیم و گذشت آه آری زندگی افسانه بود خاطری از خاطراتی مانده جا تار مویی در کنار شانه بود یادگارم چند حرفی روی سنگ باد و باران و زمان و هاله‌ای سبزه می‌روید به روی خاک من می‌چرد بابونه را بزغاله‌ای بریده‌ای از شعر از کتاب؛ ‌‌ ‌ @rastegarane313