✍🏻 بعد از صدور حکم ارتداد "نصر حامد ابوزید" از سوی برخی از مفتیان مصری و دستور دادگاه مبنی بر فسخ عقد نکاح میان او و همسرش، بحث‌های مختلفی میان متفکران و محققان مصری شکل گرفت که زمینه‌ساز نگارش کتب و مقالات فراوانی شد. کتاب "تبارشناسی حسبه (بنیان تفتیش عقاید در خلافت عباسی)" تألیفِ "احمد صبحی منصور" از شخصیت‌های شناخته شده جریان قرآن‌ بَسندگیِ مصر که اخیراً توسط آقای "عدنان فلاحی" ترجمه و منتشر شده، در چنین فضایی متولد‌ و به رشته تحریر در آمده است. کتاب فوق در دو فصل و با دو پیوست - یکی از نویسنده و دیگری از مترجم- تنظیم گردیده است. این اثر در ابتدا به عنوان مقدمه معنایی لغوی و شرعی از مفهوم حسبه ارائه می‌دهد و سپس در فصل اول به احکام و نظرات برخی از فقیهان و نویسندگان مسلمان همچون "ماوردی"، "غزالی" و "ابن‌تیمیه" در رابطه با موضوع حسبه می‌پردازد. فصل دوم کتاب نیز در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا حسبه مبنایی در تشریع قرآن دارد یا خیر؟ در بخش پایانی کتاب نیز مروری شده بر آنچه که مؤلف از آن "دادگاه‌‌های تفتیش عقاید در تاریخ مسلمانان" تعبیر کرده و موارد متعددی از رفتارهای خشونت‌آمیز خلافت‌های شکل گرفته بعد از رسول خدا (ص)، حکومت‌ امویان و عباسیان در برخورد با مخالفان خود بیان گردیده است. از میان این موارد که نویسنده بدان اشاره کرده می‌توان به قتل سعد‌بن‌عباده، شهادت حجر‌بن‌عدی، فاجعه کربلا، واقعه حره، جنایت‌های حجاج‌بن‌یوسف ثقفی، خشونت امویان در برخورد با شخصیت‌هایی چون عمرو المقصوص، معبد‌بن‌خالد الجهنی، غیلان دمشقی و دیگر مخالفان خود در موضوع قضا و قدر و جبر و اختیار را اشاره کرد. نویسنده کتاب در فصل اول و به هنگام بیان نظرات غزالی در رابطه با حسبه و مروری بر نگاه‌های سخت‌گیرانه و عجیب وی در این باب می‌نویسد: « شخصیت غزالی از درون دچار تناقضِ بين غزالیِ فقیه و غزالیِ صوفی است. او در امور فقهی با همان اسلوب فقها مطلب نوشته است، چنان‌ که ما شاهد بخشی از این اقوال فقهی او در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و موضوع حسبه بوديم. لكن وقتی غزالی درباره تصوف و موضوعات آن می‌نویسد، با ادبیات صوفیه سخن می‌گوید...... غزالی قواعد این نظر (نظرات صوفیانه) را در همان کتابی وضع می‌کند که جنگ و مقاتله برای ازاله منکر را نیز در همان کتاب جایز می‌شمرد. یعنی در همان کتابِ احیاء علوم الدین، غزالیِ فقیه، غزالیِ صوفی را نقض می‌کند...» در راستای همین تناقض و نگاه دوگانه غزالی می‌توان به دیدگاه عجیب وی در عدم جواز لعن یزید در کتاب احیاء علوم الدین اشاره کرد، چرا که غزالی یزید را مسلمان دانسته و قتل امام حسین را متوجه او نمی‌داند! (اینجا) قابل ذکر است "ابن‌حجر هیتمی" در کتاب خود می‌گوید: غزالی قائل است که خواندن مقتل حسین (صلوات‌الله‌علیه) و نقل آن حرام است، زیرا سبب برانگیختن بغض مردم نسبت به صحابه و اشکال گرفتن بر ایشان می‌شود! (اینجا) https://eitaa.com/rasullib