💢عاشورا تکرار شدنی است
🔹یکی از ابعاد قیام عاشورا که منطبق بر جامعه امروز ما نیز میباشد، جنگشناختی است که ریشههای آن از غدیر شروع شد و در نهایت منجر به واقعه عاشورا گردید. تغییر در نگرشها و ارزشهای جامعه از طریق نگاه ارتجاعی به مسائل، همان نسخهای است که جریان تحریف از طریق آن عاشورا را رقم زد و دقیقا مصداقهای آن در جامعه امروز ما به روشنی نمود دارد.
🔸البته جنگشناختی همیشه بوده و هست. جنگشناختی یعنی همین که در بحبوحه جنگ صفین، این قدر فضای ذهنی و ادراکی علیه حضرت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) تنگ شده بود که برخی مانند ربیعبن خثیم که جزو زُهاد ثَمانیه یا هشت زاهد معروف قرن اول بود در حقانیت طرفین شک کرده بودند. جنگشناختی مانند آتش افتادن به جنگل است و تر و خشک را جدا نمیکند؛ از ربیعبن خثیم تا آن جوانک غسانی تا سلیمانبن صرد خزاعی و شبثابن ربعی و حتی شمر مجاهد را اسیر خود میکند. کسی که بر فرق امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) ضربه میزند حضرت را میشناخت، مقامش را میشناخت و حتی در برخی روایات تاریخی تنها کسی بود که سه بار دستان امام را گرفته و با ایشان بیعت کرده بود. کسی که گلوی فرزند پیامبر(ص) را برید، او را بهتر از همه میشناخت.
🔹خواص باطل همگی مُردند؛ اما داستان آنها باقی است. امروز شبثها تکثیر شدهاند یکی از آنتنهای ملکه و آلسعود بیرون میزند یکی از لابهلای توئیتر و اینستاگرام. فرق نمیکند ممکن است معمم باشد و چند روزی لُمعه دمشقیه و یا مکاسب خوانده باشد و یا مُکَلایی از دل مکاتب فلسفی و سیاسی و یا شاید بازیکنی که به غیر از دریبل زدن چیزی در وجودش نمیتوان یافت و یا افراطیون دیروزی که امروز به حضرت مهسا و السا دخیل میبندند. تقوایی که لق بزند و بصیرتی که لنگ بماند سرانجامش اینگونه شدن است.
🔸امروز هم مانند هماورد صفین و واقعه عاشورا آنچه نیاز است اول شناخت عرصه است. اول باید شناخت که حق کجاست و باطل کیست؟ چرا که اولین توصیه حضرت امیر(ع) این بود که فرمود: حق با شخصیتها شناخته نمیشود؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را بشناسی. گام دوم عمار شدن و جهاد تبیین است؛ آنچه شمشیر مالک را تیز میکرد و قیام عاشورا را زنده کرد، زبان بران عمار یاسر و روایت زینبی بود.