47.21M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
من... بارها رسیده‌ام آخر خط! کم آورده‌ام و... نه راهِ پَس داشته‌ام؛ نه پیش! زمین و زمان را به‌هم دوخته‌ام... تا شاید فرجی شود! گویی کسی صدایم را نمی‌شنود... دستم را نمی‌خواهد بگیرد... و همه... به من پُشت کرده‌اند! درست همان لحظه... یک بلیط... به مقصدِ حرمِ تو بوده که... دلم را گرم کرده! سلام بر -تو- امامی که... پناهگاه و... فریادرسِ درماندگان و بیچارگانی! سلام بر -تو- امامی که... کسی... ناامید... از زیارتش... از حرمش... از شهرش... دست‌خالی بر نمی‌گردد. سلام بر -تو- امامی که... حاجت را نگفته... جوابش را می‌دهی! https://eitaa.com/ravabetomomi_zarand