فردی را در نظر بگیرید كه يازده ماه تمام بدون وقفه انواع مواد غذایی به بدنش وارد شده اند، و وضع زمانی بدتر می شود که ورود این مواد غذایی بدون رعایت تدابیر خوردن و آشامیدن باشد و از روي قاعده علمي و نظم بهداشتي نباشد ولی از طرفی خروج كهنه ها و فاسدها كه بوسيله ريه، كليه، كبد و پوست و… انجام مي گيرد بحساب و نظم است، ريه ها سموم را به نظم خارج مي سازند و كليه ها زهرها را به حساب دفع مي كنند و كبد به ترتيب مخصوص آنها را دور مي نمايد، لاجرم انبارهاي ذخيره اي، درست و مرتب پر نشده اند و متابوليسم شايد بصورت سوخته و نيم سوخته درآيد و ايجاد بيماريهاي تغذيه اي از اين نيم سوخته ها باشد كه اگر به وسيله روزه گرفتن نظم و حسابي در كار ذخائر بدني به وجود نيايد سبب پيدايش پيش آمدهاي ناگواري گردد و حتي در پايه هاي منابع ذخيره اي شكافي به وجود آيد ( اين خود دليلي بر اثبات اهمیت روزه داري است) براي صادرات بدن فرض كنيد چرخ دندانه داري است و براي وارداتش نيز به همين نحو چرخ دندانه دار ديگري. زماني بدن به اعتدال و خوشي است كه اين دو چرخ دندانه هائي داشته باشند كه خوب در يكديگر جاي گيرند و بچرخند اما دندانه هاي واردات چون حسابي و نظمي نداشته و خوردن و آشاميدنها منظم نيست ولي دندانه هاي چرخ صادراتي به حساب است و از روي غرائز تعبيه گرديده لذا بايد دندانه هاي چرخ وارداتي را با روزه داري تعمير و منظم و پاك و روغن كاري نمود و اين همه اعمال با يكي دو روز روزه متوالي انجام نخواهد پذيرفت. اينكه مي گوئيم صادرات بدن مرتب و وارداتش ناميزان است راست مي گوئيم! كليه و كبد و ريه و پوست و… كه ارگانهاي صادراتي اند همه به نظم اند، كليه حتي فراموش نمي كند كه آدمي در شب احتياج به خواب دارد نبايد براي ادرار كردن بيدار شود لذا به تناسب تاريكي و سنگيني خواب از ترشحات خود كاسته و كمتر ادرار به وجود مي آيد، پوست همينطور و ريه ها و كبد و… اما واردات آنچنان نامنظم است كه گاه آدمي بجاي طيبات و غذاهاي پاكيزه و سالم، به دست خود غبارها، دودها، و ناشايست هاي ديگر را به حساب واردات كشور بدن بسويش سرازير مي نمايد و در نتيجه حوض متابوليكي كه طاق تحمل فشارها و صدمه ها را ندارد شكاف برداشته آدمي را بروز سياه و روزگار سياه مي نشاند. مي دانيم در شهرها، بخصوص شهرهاي صنعتي كه هواي آلوده دارند و داراي مقداري گازهاي فلزات سنگين مانند سرب و جيوه و آهن مي باشد . اين گازها از راه ريه ها همراه هواي تنفسي وارد بدن مي شود و مثلاً سرب روي گلبولهاي قرمز خون بافتهای عصبي و استخواني ثابت شده ايجاد كم خوني وعصبانيت و لاغري و دردهاي استخواني مي كند و در صورتيكه با گرسنگي ملايم ( روزه)، اسيدوز ترشي خون بالا رود اين مواد سمي گفته شده از محل هاي خود خارج شده وارد جريان خون گرديده از كليه ها دفع مي شوند يعني در حقيقت پيوسته حوض متابوليكي گفته شده به دفع سموم اشتغال دارد. بدن مانند منبع ذخيره شده اي است از آنچه بنام خوردنيها و آشاميدنيها به آن وارد مي شود و چون بسياري از اعضاء براي دفع سموم در تلاش مداوم هستند لازم است به بدن فرصتي به منظور خوب عملي ساختن دفع سموم داده شود كه جز با روزه داري و منظم ساختن كيفيت و كميت مواد وارداتي به بدن صورت تحقق نخواهد پذيرفت! سئوال: عوض شدن مايع و مواد بين بافتي و پاك شدن بدن از سموم در ماه رمضان اين معني را مي دهد كه خالق ما با اين دستور مخلوق خود را ساليانه بطور مستمري يك ماه ميهماني كرده بقيه سال آنها را بخودشان وا مي گذارد! جواب: اعمال بدن بوسيله دو دستگاه تنظيم كننده بسيار مهم اداره مي شوند. 1) دستگاه عصبي 2) دستگاه هورموني يا غدد مترشحه داخلي . دستگاه عصبي آن دسته از فعاليت هاي بدني را كه به سرعت تغيير مي يابند اداره مي كنند مانند حركات ارادي- انقباض عضلاني و بسياري از اعمال مترشحي غدد- دستگاه هورموني با اعمال گوناگون سوخت وساز بدن پيوستگي داشته اعمال نظم دهنده سرعت واكنشهاي شيميائي سلولها- ترتيب عبور مواد از جدار ياخته ها و ساير پديده هاي متابوليكي سلولي مانند رشد و ترشح و.. را بعهده دارند، آنچه اهميت دارد اثرات هورموني است كه بعضي در زمان كوتاهي حدود ثانيه اتفاق مي افتد ولي بيشتر آنها پس ازچند روز آغاز شده هفته ها، ماهها و حتي سالها دوام مي يابند. لذا چگونگي عمل دو دستگاه كنترل كننده عصبي و هورموني اختلاف زيادي با هم دارند ( غده فوق كليوي- قسمت مغزي آن- و هيپوفيز خلفي با تحريكات عصبي ترشح خود را آغاز مي كنند و بطور كلي اصلاح هر كدام براي اصلاح ديگري نافع است). با توجه به اثرهاي ماهيانه و ساليانه هورمونها كه حتي دوام اثرشان سالهاي متمادي نيز در بسياري موارد باقيست اين نكته را روشن مي سازد كه: