🔰آرام بخواب...
کودک معصوم و بی گناه قشنگم....
میدانم اگر هفت روز ويا هفت ماه ويا هفت سالت بوده
یک شبه ره هفتاد سال راطی کردید....
دخترعزیزم پسر قشنگم
چشمانت دیگر توان
تماشای بی کسی و بی حرمتی را ندارد....
دستانت دیگر نمی تواندبا عروسک و اسباب بازی هایش بازی کند....
آرام بخواب دلبندم....
مادری نیست تا بر موهای قشنگت دستی بکشد
پدری نیست تا بر زانویش قد بکشی و دنیا راببینی...
هرچند تلخ است که بگویم چه خوب که نماندی تااین دنیای سرد و تاریک و پرازظلم راببینی...
میدانم
خواهری نیست تا اشک چشمت را پاک کند..
برادری نیست تا بااو همبازی شوی....
اما آرام بخواب....
دیگر نمی خواهد با هراس و اضطراب
گوش هایت را بگیری....
صدای انفجار دیگر به گوشت نمی رسد....
بوی دود و سیاهی بر صورت و لباست
نمی نشیند....
آرام بخواب....
چندین شب است خواب آرام نداشته ای...
عزیزم برایت خوابی سرشار از آرامش و شادی و خنده ازته دل آرزومندم....
دوستدارت: کسی که از فرسنگ های دور چشمش برایت گریست وتماشاکرد و هیچ کاری نتوانست برای ماندنت انجام دهد....
شرمندهام کودکان معصوم غزه....
#دلنوشته
#مربی_طرح_امین_زهرا_غلامی
#شهرستان_آستانه_شرفیه
✍۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ ساعت۱۸:۳۰