•
🔸زمانی که امیرالمؤمنین حاکم جامعه اسلامی
بودن، به مناسبتهای مختلف برای فرمانداران
خودشون نامه میفرستادن و اونها رو در روش
حکومتداری و رسیدگی به امور مردم راهنمایی میکردن.
🔹وقتی جناب محمد ابیبکر که فرماندار مصر
بود، به دست سپاه معاویه به شهادت رسید،
عمروعاص نامههای امیرالمؤمنین به محمد رو
پیدا کرد و برای معاویه فرستاد.
🔸معاویه با خوندن اون نامهها هوش از سرش
پریده بود! مدام اونها رو میخوند و ازشون نکات
زیادی رو یاد میگرفت.
🔹یه روز که ولید بن عقبه حال و روز معاویه
رو دید، بهش گفت دستور بده فورا اینها رو
بسوزونن.
🔸معاویه گفت: ساکت شو ولید تو هیچی
نمیفهمی! ولید گفت: این تویی که هیچی
نمیفهمی! اگه مردم بفهمن تو این طوری
چسبیدیبه نامههای علی، ازشون چیزی یاد
میگیری و با کمک اونها حکومت و قضاوت
میکنی چی فکر میکنن؟ نمیگن اگه علی
اینقدر کار بلد بوده پس ما چرا باهاش
جنگیدیم؟
🔹معاویه گفت: تو دیگه چجور آدمی هستی؟!
از من میخوای همچین علمی رو بسوزونم و از
بین ببرم؟ به خدا قسم تا حالا علمی دقیقتر،
جامعتر و حکیمانهتر از این علوم هیچ جا ندیدم!
#فضائل_امیرالمؤمنین
#روایت_من
💠
@shagerde_ostad