شهید سید خلیل دستغیب سربی (1329- 1342 ه ش) از کوثر جوشان فاطمه (سلام الله علیه) و در خانواده ای روحانی که سلسله ی سادات جلیل القدر را میراث دارند، سیدی متولد شد که خلیلش نامیدند. دوران کودکی را نزد پدر به فراگیری قرآن و تعلیم اسلام گذرانید: آنگاه به درون آموزشگاهی ابتدایی که معلمان و کارکنانش همه متعهد بودند پا گذاشت و چون ویژگی های عمیق روحی را دارا بود، خیلی زود مورد علاقه و توجه مسئولان مدرسه قرار گرفت. عشق به نماز جماعت و زیارت سیمای ملکوتی شهید آیت الله دستغیب (رحمت الله علیه). خلیل را به مسجد کشاند تا آنجا که یکی از افراد ثابت و همیشه حاضر در نماز جماعت آن شهید عظیم الشأن و مجالس سخنرانی ایشان شد. هنگامی که فریاد ستم سوز و طنین ملکوتی امام راحل را در بهار سال 42 از زبان مراد خویش«حضرت آیت الله دستغیب» شنید، به سید آزاده ی قم دل داد و برای یاری حضرت روح الله قامت راست کرد در سحرگاه روز شانزدهم خرداد 42 عمال رژیم طاقوت به بیت شریف شهید آیت الله دستغیب حمله برده و او را به جرم افشا گری جنایتهای پهلوی و همراهی با امام خمینی رحمت الله علیه دستگیر کردند و به نقطه نا معلومی بردند. خبر دستگیری آیت الله دستغیب به سرعت در دل شیراز پیچید و مردم خشمگین را به طرف صحن شاهچراغ(علیه السلام) کشانید به دنبال آن راهپیمایی اعتراض آمیز مردم شروع شده شهید سید خلیل این جوان برومند و آزاده نیز از جمله مردم تظاهر کننده ای بود که آزادی شهید آیت الله دستغیب را طلب می کردند. مردم تازه به چهارراه مشیر رسیده بودند که مشاهده کردند در محاصره نیروهای دشمن مسلح قرار گرفته اند. آتش ظلم و ستم شاهی از لوله تفنگ سربازان و مزدوران شاه به روی مردم بی پناه گشوده شد و قامت بلند اولین شهید به خاک در غلتید. سید خلیل که بلندای غیرت کربلایی اش تاب دیدن این همه جنایت را نداشت به مصاف با مزدوران شتافت پس از ابراز رشادت های عاشورایی در روز شانزدهم خرداد 42 که با سومین روز شهادت مولایش حسین (علیه السلام) مصادف بود مسافر کربلا شد. روح کربلایی اش چراغ راه آزادگان باد. @raviyanfarss