🌐فقه؛ تغییرات زمانه و فقیه متطور
👈بازنشر به مناسبت یازدهمین سال وفات
راوی
#حوزه : بارها از استادش مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی نقل میکرد: «إنّا کل یومٍ رجلٌ»: ما هر روز یک شخصیت جداگانه [و منطبق با اقتضائات روز] هستیم.
آیتاللهالعظمی حسینعلی منتظری (۱۳۸۸-۱۳۰۱ش) را میتوان از اثرگذارترین فقهای تاریخ شیعه دانست. تسلط کمنظیر او به دانشهای گوناگون حوزوی از قبیل فقه، اصول، فلسفه و تاریخ، از این مجتهد نجفآبادی، یک فقیه تراز اول ساخت که توانست نظام فکری استادش آیتالله بروجردی را بسط و امتداد بخشد. از دیگر سخنانی که او از آقای بروجردی نقل میکرد این بود که بزرگیِ بزرگان، نباید مانع فکر کردن ما شود.
❇️این ویژگیها در مرحوم منتظری تجسد ویژهای داشت و سبب شد او صریحتر از استادش به نقد و نقادی بنشیند و تغییرات را بپذیرد. چه زمانی که به عنوان مهمترین نظریهپرداز فقه سیاسی وارد عرصه شد و ماهیت بسیاری از احکام را «حکومتی» دانست، و چه زمانی که حقوق مردم و شهروندان را از فقه بیرون کشید و پررنگ کرد. امروز اگر کسی بخواهد درباره فقه حکومتی، انقلابی و نظامساز، فقه حقوق بشری و آزادیخواه و فقه معطوف به جامعه مدنی پژوهش کند، نمیتواند مرحوم منتظری را نادیده بگیرد. آثار او در این زمینه، دست اول و مرجع غیر قابل چشمپوشی است.
از دیگر اثرپذیریهای آقای منتظری از مرحوم بروجردی، اعتقاد به «تورم علم اصول فقه» بود. این استاد و شاگرد بر این باور بودند که دانش اصول نباید از ذوق و فهم عرفی بشری دور شود و نتیجه این تورم، اولویت یافتن برخی مقدمات کمتر کاربردی، و متروک شدن ذیالمقدمههایی است که در واقع، هدف اصلی دینپژوهی بودهاند. البته تفاوت این دو فقیه با برخی تحولخواهان حوزوی این بود که در کنار این انتقادها، راهکارهای مشخصی برای بهروزرسانی علوم حوزوی ارائه میکردند. به عنوان نمونه، آقای منتظری معتقد بود که بحث «تعادل و تراجیح» که از اهمیت کاربردی ویژهای برخوردار است، به دلیل آنکه در انتهای کتب و مباحث فقهی قرار گرفته، کمتر مورد اقبال طلاب و استادان واقع میشود و به حاشیه رفته است. در حالی که مبحث «مقدمه واجب» باید کمتر از زمان فعلی، وقت و انرژی حوزویان را اشغال کند.
دیگر اثرپذیری آقای منتظری از استادش، توجه ویژه به اقوال فقهای متقدم بود. به باور آقای منتظری، تا پیش از ورود آقای بروجردی به قم در زمستان سال 1323شمسی کمتر کسی به کتب روایی و فقهی قدیم شیعه اقبال داشت و اغلب به منابع جدید همچون جواهر مراجعه میکردند. همین نگاه در شاگردان آقای بروجردی نیز کموبیش دیده میشود که هنگام بررسی یک مسأله، نظرات فقهای ادوار مختلف و تطورات و تحولات فقهی را نیز در نظر میگیرند.
❇️با این حال، آیتالله منتظری اگرچه تأثیرات فراوانی از آیتالله بروجردی گرفته بود، اما شخصیت مستقل خود را در برابر استاد حفظ میکرد و در عین احترام، نقدهای صریح خود را به روشهای مرجعیتی آقای بروجردی میگفت. یکی از این نمونهها درخواست آقای بروجردی برای تعطیلی درس فلسفه آقای منتظری در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم بود که حدود چهارصد شاگرد در آن شرکت میکردند. آقای منتظری در برابر درخواست استادش به او یادآور میشود که علم فلسفه در سطح دانشگاهها برای دفاع از اسلام در برابر مارکسیستها مورد نیاز است و نباید به بهانه فشار برخی علما یا فهم نادرست برخی طلاب از برخی مباحث فلسفه اسلامی، آن را به طور کلی رها و متروک کرد. رایزنی آقای منتظری اثر میگذارد و آقای بروجردی در صورت محدود شدن شاگردان و تغییر کتاب، با ادامه جلسات فلسفه علامه طباطبایی و آقای منتظری موافقت میکند.
❇️آقای منتظری اگرچه استاد و شارح مهم فلسفه اسلامی در حوزه قم بود، اما میکوشید مباحث فلسفه اسلامی را که حول مباحث انتزاعی و ذهنی شکل گرفته بود با مباحث اجتماعی که مبتنی بر «اراده و اختیار انسانها» و «شرایط جامعه» است، خلط نکند(ص ۹۷ خاطرات). همانگونه که فقه را نیز بیربط به فلسفه اسلامی و دانشی اجتماعی و عرفی میدانست(ص ۱۲۴ خاطرات). در عین حال، در درس اخلاق نیز میکوشید مبانی اخلاقی خود را بر اساس آرای حکمای یونان بنا نکند و از اشراف کمنظیر خود به میراث روایی مسلمین مدد میگرفت. در دانش کلام نیز با وجود تسلطی که به آرای قدما داشت، معتقد به تأسیس کلام جدید بود و تکرار دعواهای معتزله و اشاعره را بیثمر میدانست(ص ۱۹۷ خاطرات).
منتظری را باید فقیهی جسور و صریح در پذیرش تغییرات و شرایط زمانه دید. او این ویژگی را از دو استاد اصلیاش؛ آیتالله بروجردی و امام خمینی به ارث برد و با بیپروایی و خطرپذیری کمنظیر خود درهمآمیخت و آثار قابل توجهی در دوره گذار فقه شیعه از عصر سنت به دوران مدرن عرضه کرد. شاید برخی آرای او مورد مناقشه و تردید قرار گرفته است، اما پژوهشگران نمیتوانند روشمندی و دانش گسترده او را نادیده بگیرند.
@rawinew