🌐رؤیاهای آذرنوش
راوی
#فرهنگ: دکتر آذرتاش آذرنوش (۱۴۰۰-۱۳۱۶ش) محقق و مؤلف برجسته زبان و ادبیات عرب هم از دنیا رفت. او اگرچه عمر خود را مصروف این زبان کرد، اما دلبسته زبان فارسی نیز بود. میگفت که ملیتِ ایرانی به زبان فارسی گره خورده است. در تعبیری گفته بود که: «صحیح است که ما مسلمانیم و باید به زبان عربی -به عنوان زبان نخست دنیای اسلام- توجه کنیم، اما در صورت تقویت نکردن زبانِ فارسی، ملیت و ایرانی بودن خود را از دست میدهیم» (پارسیان عربگرا، گفتگو با آذرنوش، اطلاعات حکمت و معرفت، مرداد 1386، ش 5).
آذرنوش معتقد بود که زبان فارسی در برهههایی از تاریخ مغفول مانده است؛ آن هم از سوی فرهیختگانِ ایرانی. نویسندگانی که خود در رشتههای ادبی و تاریخی سرآمد بودند اما به زبان فارسی جفا کردند. میگفت این خودِ ایرانیانِ اشرافی و تحصیل کرده بودند که زبان فارسی را تحقیر کردند و عربی را بسیار برتر شمردند. همچون امثال ابوریحان بیرونی که ننگ داشت که به فارسی سخن بگوید و فحش عربی را بر مدح فارسی ترجیح میداد و فارسی را زبانِ زشت میشمرد. آذرنوش معتقد بود که عربها هرگز مبارزهای با فرهنگ و زبان فارسی انجام ندادند. برعکس آنان بسیار هم استقبال کردند. اما برخی ایرانیانِ داغتر از آش و چاپلوسِ قدرتها بودند که زبانِ فارسی را پس میزدند و عربی را به جای آن توصیه میکردند(آذرنوش، چالش میان فارسی و عربی؛ نقل از خیانتهای ایرانیان به فرهنگ و زبان فارسی، سکینه موسوی، مجله رودکی، 1386، ش 19).
آذرنوش برخی کلمات عربی را در زبان فارسی ردیابی کرده بود، با این وجود معتقد بود که پالایشِ زبان، ره به جایی نمیبرد. میگفت که این کار نه صحیح است و نه به جایی میرسد. شاهد مثالی تاریخی هم میآورد که: «ترکان عثمانی از حدود سالهای 1800 میلادی شبیه چنین تلاشی را شروع کردند و عاقبت هم موفق نشدند. آنها با رنج و زحمت فراوان کوشیدند کلمههای فارسی و عربی را از زبانشان بیرون کنند. دقیقاً مشابه همان نقشی را که عربی در فارسی بازی میکند، فارسی نیز در ترکی عثمانی ایفا میکرد. ترکها خیلی تلاش کردند. کلمههای زیادی ساختند، اما زبان امروزی آنها با زبان عثمانی نه تنها متفاوت است که حتی میتوان آنها را دو زبان جداگانه به شمار آورد. یعنی ملتی به بزرگی و قدمت عثمانیها، تقریباً از سابقه تاریخی خود بریده است»(گفتگو با آذرنوش، اطلاعات حکمت و معرفت، ش 5).
آذرنوش به زبانِ قرآن هم توجه کرده بود. اعتقاد داشت که هنوز نتوانستهایم به فهمِ صحیح از زبانِ قرآن دست یابیم. میگفت تا زمانی که معنای کلمات را نفهمیم، نمیتوانیم به ترجمه و تفسیر صحیحی دست بیابیم. او معتقد بود که فهم صحیحی از ریشه واژههای قرآنی نداریم. هنوز معانی کلماتِ کهن عربی را که در زبانهای دیگر مانند سامی ریشههای متعدد دارند کشف نکردهایم.
وی معتقد بود که کلمه مانند انسان تحولپذیر است. میگفت کلمات در دوران انسانهای اولیه نیز وجود داشته و آنها به اقتضای زندگی خود، کلمات را برای موارد مادی به کار میبردند. در نتیجه بیشتر کلماتِ ما که ماهیتِ مادی داشتهاند، در طول گذشت چند هزار سال تبدیل به کلماتِ غیر مادی شدهاند. در بسیاری از کلمات و واژههای قرآنی هم این پدیده وجود دارد. وی گفته بود که بارها تقاضا کردهام گروههایی با تخصصهای مختلف زبانشناسی را گرد هم آورند تا بتوانیم اندکی به قرآن نزدیک شویم(نشست بررسی کتاب درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قران و تورات).
@rawinews