🌐پرده‌نشینِ پایتخت‌ راوی ، علیرضا دهقانی: آیت‌الله‌العظمی سیداحمد خوانساری (1363-1270 شمسی) از شاگردان آیات عظام آخوند خراسانی، آقاضیاء عراقی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی، از سال 1302 تا 1329 شمسی در حوزه قم به تدریس سطوح عالی پرداخت و از سال 1329 تا پایان عمر، امام جماعت مسجد سید عزیزالله تهران را بر عهده گرفت و به مهم‌ترین فقیه پایتخت بدل شد (شریف رازی، آثار الحجة، 2/ 240-242). وی در قم نیز مورد توجه بود و آیت‌الله‌العظمی منتظری که شاگرد سید خوانساری در درس شوارق لاهیجی بود، این ویژگی را درباره نماز خوانساری در همان قم برشمرده است که خیلی از رجال و وجوه به نمازش می‌رفتند (خاطرات منتظری، 1/ 98). امام خمینی در نامه‌ای که پس از جنجال فتوای شطرنج به شاگردش شیخ محمدحسن قدیری نوشته، خوانساری را چنین ستوده است: «یکی بازی با شطرنج در صورتی که ازآلت قمار بودن بکلی‌‎ ‌‏خارج شده باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم‌‎ ‌‏آیت الله آقای حاج سید احمد خوانساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز می داند و‌‎ ‌‏در تمام ادله خدشه می کند، در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت‌‎ ‌‏و دقت نظرشان معلوم است» (خمینی، صحیفه امام، 21/ 150). در پیام تسلیت امام خمینی به مناسبت درگذشت آقای خوانساری حق او بر حوزه‌ها با این علت همراه شده است که با «رفتار و اعمال خود و‌‎ ‌‏تقوا و سیرۀ خویش پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود» (همان، 19/ 127). این‌ها همه به‌رغم اختلاف‌نظر سیاسی عمیقی است که میان این دو شاگرد حائری وجود داشت. امام خمینی در نامه 9 آبان 1341 به محمدتقی فلسفی از این‌که اعلامیه خوانساری در اعتراض به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی ضعیف عمل کرده نکوهش می‌کند: «اعلامیۀ‌‎ ‌‏آقای خوانساری را ملاحظه کردم و خالی از تعجب نبود. اصل اقدام ایشان بسیار به‌‎ ‎‌موقع و لازم است لکن کیفیت آن خیلی نارسا و سست است. برای این مطلب دینی که‌‎ ‌‏اساس روحانیت و دیانت و ملیت در خطر است، مجلس روضه درست کردن و در ضمن‌‎ ‌‏آن، اساس دیانت را قرار دادن، بسیار موهن است نسبت به مقصد و از آن بدتر آنکه‌‎ ‌‏مسجد سید عزیزالله را که چهار هزار جمعیت مقدس بازاری در آن مجتمع می شود ... بنده از ناراحتی دیگر نمی‌توانم عرض بکنم» (همان، 1/ 85 و 86). وی در نامه‌ 7 خرداد 42 به مرحوم خوانساری می‌نویسد: «... شما كه در مركز هستيد، خانه‌نشين شده‌ايد. اصلًا نه حرفى، نه اعلاميه‌اى. هيچ كار نمى‌كنيد. شما كه در تهران هستيد، مردم را دعوت به قرآن، يعنى وحدت و يگانگى نمى‌كنيد. فايده‌اش چيست؟ شما بايد مردم را دعوت به قيام كنيد. شما بايد مردم را به اتحاد دعوت كنيد تا موقعى كه مى‌خواهيم دستور قيام بدهيم آنها آماده باشند تا ريشه شاه و دولت را از ميان برداريم‌» (همان، 1/ 238). نام سید احمد خوانساری در میان فقهایی که نامه 9 امضایی مورخ 28/11/1341 در اعتراض به اعطای حق رأی به زنان را امضا کردند، نیست. با این حال، گوشه‌گیری او در امر سیاست به معنای آن نبود که در وقتش مداخله نکند. نقل است که علم نخست‌وزیر وقت از خوانساری درخواست کرد تا حکم تکفیر جوانانی را دهد که مرام مارکسیستی و اشتراکی پیدا کردند. خوانساری نیز پاسخ داد «اگر قرار باشد حکم تکفیر بدهیم، حکم تکفیر شماها را باید بدهیم که در مملکت چیزی پیدا نمی شود؛ مردم نان و گوشت و ارزاق اولیۀ خود را ندارند» (انصاریان، مرجع متقین، ص 148). مرحوم منتظری نیز گفته که مرحوم خوانساری چندین بار برای آزادی وی از زندان تلاش کرده بود (خاطرات منتظری، 1/ 338). خوانساری در علمیت مرتبه‌ای والا داشت. آیت‌الله سیدمحمد داماد قائل به اعملیت وی پس از درگذشت آیت‌الله‌العظمی بروجردی بود و آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی نیز او را یکی از سه نفری می‌دانست که در مظان اعلمیت‌اند و او را از دو نفر دیگر باتقواتر معرفی می‌کرد (ضیاء الأبصار، 1/ 378). مرحوم خوانساری از فقیهانی است که قائل است اجرای حدود در عصر غیبت امام معصوم(ع) جایز نیست (جامع المدارک، 5/ 411-413). او همچنین مواضع انتقادی نسبت به نحوه مدیریت جنگ ایران و عراق داشت و آن‌گونه که شیخ صادق خلخالی در خاطراتش گفته، آقای خوانساری معتقد بود جنگ عراق و ایران صرفا بر سر دعواهای ارضی است و ربطی به توطئه جهانی علیه انقلاب اسلامی و حکومت جدید ایران ندارد و می‌شد با مذاکره، مانع ادامه جنگ شد (خاطرات خلخالی، 1/ 411). 📸عکس آیات عظام محقق داماد، خوانساری و خویی @rawinews