هدایت شده از 
یک گوسفند چاق و چله بابابزرگم از ده آورد داداش من مانند قرقی زود آمد و بغل کرد   اول کمی پشم سرش را با شانه ی خود،یک وری کرد آن وقت با بوس و نوازش یک کم برایش مادری کرد! حرف پذیرایی که آمد آماده کرد آب و علف را مشتی کلم،یک دسته سبزی حتی کمی نان و مربا   بابابزرگم گفت:به به خیلی تو خوب و مهربانی تحویل می گیری حسابی هم دوستی،هم میزبانی   با این تبرک،چند روزی تا عید قربان مهربان باش خیلی ثواب و اجر دارد پس خوش به حالت،فکر آن باش! ‌┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @razedaneh ┗━━━🍂🍃━━━┛