#حضرت_زينب_زمينه
#زمينه
بعد یه سال و نیم هجران
بالاخره به تـــــــو رسیدم
حسین من بــــــــیا کنارم
ازم بپـــرس چی کشیدم
گــریه کــردم کنارپیکــــــرت....منو زدن۳
تو قتلگاه جلوچشای دخترت....منوزدن۳
به زخم های دلم التیــام یاحسین
سلام ای برادرم ، سلام یاحسین۲
بیا باهم گــــریه کنیـــم ای
جان من و بـــود و نبــودم
من بــرا رگـهــــــــای بریده
تـو بـرا این جسم کبــــودم
نگاه می کردم و می کشیدم آه...منوزدن۳
با تَـهِ نیــــــزه دربیـن قتلگاه ....منو زدن۳
ببین گرفته از غمِت صِدام یاحسین
سلام ای بــــرادرم ، سلام یاحسین۲
«سلام ای بــــرادرم ، سلام یاحسین۳»
خبر داری که خواهرت رو
چگــــونه باعـــذاب بـردن
بادست بستـه دختـــــراتو
تـــــو مجلس شراب بردن
این غصـّــــه امان زینب و برید...منوزدن۳
ازاین می سوزم که مقابل یزید...منوزدن۳
خنده زدن به گریه هام مدام یاحسین
سلام ای برادرم ، سلام یاحسین ۲
«سلام ای بــــرادرم ، سلام یاحسین۳»
هیچ کی نمیدونه چه درد و...
مصیبتی کشیـــــــده بـــــودم
با آستیـن پـاره تــــو شـــــــام
صـــورتم و پـوشیده بـــــودم
می گفتم سنگ به سرها نزنید...منو زدن۳
لگد به پهلــوی دختر ها نزنید....منو زدن۳
گیـر افتادم توی ازدحام یاحسین
سلام ای برادرم ، سلام یاحسین۲
«سلام ای بــــرادرم ، سلام یاحسین۳»
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein1