⚪️ فرهنگ اصطلاحات جبهه: ترکش پلو = عدس پلو برادر عبدا… = برای صدا زدن رزمنده ای که اسمش را نمی دانستند. تجدیدی = مجروح شدن و به شهادت نرسیدن ایستگاه بدنسازی = ایستگاه صلواتی اوشین پلو = برنج سفید بدون مخلفات ایران تایر = پوتین های بسیجی ایران گونی = شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن حلوا خور = کسی که هرگز شهید نمی شود و از همه عملیات ها سالم باز می گردد پا لگدکن = نماز شب خوان بی ترمز = بسیجی،عاشق خاکریز اول(حکایت از شجاعت و به کام خطر رفتن) برادران مزدور = نیروهای عراقی و دشمن آدمکش گردان = امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی بوی چلو کباب = بوی شب عملیات ترکش اواخواهری = ترکش فوق العاده ریز و ناچیز که بدن را گویی ناز می داد و اصابت آن اسباب خجالت بود! ترکش حسین جانی = ترکش بزرگ که کمتر از توپ مستقیم نبود و به هرجای شخص که می خورد تیکه بزرگه گوشش بود! ...و شهادت بر اثر اصابت آن چون و چرا نداشت {{چون شهادت در اذهان عموم بیش از همه در امام حسین ظهور دارد و ترکشی را که منجر به شهادت می شد را "حسین جانی" می گفتند— خلاصه یعنی ترکش شهید کن. ترکش با معرفت = ترکشی که زوزه کشان می آمد و از بالای سر رد می شد و راه خودش را ادامه می داد و به کسی آسیب نمی رساند. الاغ هوایی = کنایه از هواپیمای نظامی باری C_ 130 که معمولا برای حمل بار از آنها استفاده می شد. پل صراط = پل های چوبی،فلزی، و سیمانی در مناطق عملیاتی اسلحه بی فشنگ = آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته می شد رزمندگان در تاریکی شب بارها با آن از دشمن اسیر گرفتند. آهنگران گردان = نیروی خوش صدا آجر = پنیر مونده و خشک شده آچار همه کاره = چفیه (پارچه ای که ازآن به جای باند زخم،سفره،حوله و… استفاده می شد) دکمه تقوا = دکمه بالایی پیراهن اهل دل = طعنه به فرد شکمو 😊شادی های حلالتون روز افزون… @razmandegan_kordkuy